- جایگاه ابراهیم نبی (ع) در اسلام ناب محمدی:
مطابق آنچه در قرآن کریم و روایات اهل بیت عصمت و طهارت (علیهم السلام) بیان شده است، حضرت ابراهیم (ع) نیز همچون سایر انبیاء و اولیای الهی در آغاز امر رسالتش، با این انوار مطهره و خاندان صالح خدا آشنا شد و ولایت آنان را پذیرفت.[1]
خداوند این موضوع را با بیانی متفاوت و قابل تأمل در قرآن ذکر نموده است. آنجا که میفرماید: «إِذْ قَالَ لَهُ رَبُّهُ أَسْلِمْ ۖ قَالَ أَسْلَمْتُ لِرَبِّ الْعَالَمِينَ» «در آن هنگام که پروردگارش به او گفت: به آئین اسلام در آی! او گفت: «در برابر پروردگار جهانیان اسلام آوردم.(تسلیم امر او هستم)». (سوره بقره، آیه 131).
همچنین در جای دیگر میفرماید «وَإِنَّ مِنْ شِيعَتِهِ لَإِبْرَاهِيمَ» «و همانا ابراهیم از شیعیان اوست» (سوره صافات، آیه 83). در شأن نزول این آیه روایتی از امام جعفر صادق (ع) هست که بیان میفرماید جبرائیل امین (ع) در حالتی معراج گونه، عرش الهی را نشان حضرت ابراهیم (ع) داد و آنحضرت نور محمد و آل محمد (ص) و شیعیان آنها را بر ساق عرش الهی مشاهده نمود و در باره ماهیت و اسرار آن انوار از جبرائیل امین (ع) آگاهی گرفت. آنگاه فرمود من ولایت پیامبر خاتم (محمد مصطفی (ص)) و اهل بیت گرامی او را (علیهم السلام) را میپذیرم. فلذا خدا او را از مسلمانان و بطور خاص از شیعیان علی (ع) قرار داد.
بنابراین در مییابیم ابراهیم نبی (ع) ابتدا به امر خداوند متعال به دین اسلام و مذهب تشیع مشرف شد و آنگاه مأمور بنیانگزاری و ترویج دین اسلام گردید.
اسلام یعنی دینی که پیروانش تسلیم امر خدا هستند. به پیروان دین اسلام مُسلِم یا مسلمان میگویند.
مطابق کلام صریح خدا در قرآن، تنها دینی که خدا آن را فرستاده و از مردم قبول میکند اسلام است.
«إِنَّ الدِّينَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلَامُ» یعنی: «دین در نزد خدا، اسلام است (تسلیم بودن در برابر امر خدا)» (سوره آل عمران آیه 19).
«وَمَنْ يَبْتَغِ غَيْرَ الْإِسْلَامِ دِينًا فَلَنْ يُقْبَلَ مِنْهُ وَهُوَ فِي الْآخِرَةِ مِنَ الْخَاسِرِينَ» و هر کس جز اسلام آیینی برای خود انتخاب کند، از او پذیرفته نخواهد شد؛ و او در آخرت، از زیانکاران است.(سوره آل عمران آیه 85)
(دعوت به مطالعه مقاله: [اسلام تنها دین الهی است] در بخش مقالات برگزیده)
با این تعبیر مشخص میشود تمام پیامبران الهی از جانب خدا مأمور دعوت مردم به دین اسلام بوده اند و خدا هیچ پیامبری را برای بنیانگزاری و ترویج دینی بجز دین اسلام مبعوث نکرده است. (اما اینکه چرا حضرت ابراهیم (ع) در این رسالت موفق شد و مردمِ روزگار برخی از انبیاء با پیامبران خود چه کردند و دین خدا را چگونه تحریف کردند که نام مسلمانی از کسانی که ادعا میکنند پیروان آنها هستند سلب شده، مسئله ای است که قابل تحقیق و تأمل است. ماهم در گفتارهای بعدی به این مسئله خواهیم پرداخت).
در آیه 128 سوره بقره خدا میفرماید ابراهیم و فرزندش اسماعیل (علیهم السلام) (درحالیکه به امر خدا مشغول بازسازی کعبه و بالابردن پایه های آن بودند) به درگاه خدا دعا کردند که خدا مسلمان بودنشان را بپذیرد و همچنین از نسل فرزندانشان نیز امتی مسلمان قرار دهد: «رَبَّنَا وَاجْعَلْنَا مُسْلِمَيْنِ لَکَ وَمِنْ ذُرِّيَّتِنَا أُمَّةً مُسْلِمَةً لَکَ وَأَرِنَا مَنَاسِکَنَا وَتُبْ عَلَيْنَا ۖ إِنَّکَ أَنْتَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ» (بقره 128) «پروردگارا! ما (دونفر) را مسلمان خودت قرار ده! و از دودمان ما نیز، امتی مسلمان خودت، قرار بده! و طرز عبادتمان را به ما نشان ده و توبه ما را بپذیر، که تو توبه پذیر و مهربانی!».
آنگاه برای ظهور پیامبر خاتم (ص) و هدایت مردم مسلمان نیز دعا کردند: «رَبَّنَا وَابْعَثْ فِيهِمْ رَسُولًا مِنْهُمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِکَ وَيُعَلِّمُهُمُ الْکِتَابَ وَالْحِکْمَةَ وَيُزَکِّيهِمْ ۚ إِنَّکَ أَنْتَ الْعَزِيزُ الْحَکِيمُ» (بقره 129) «پروردگارا! در میان آنها پیامبری از خودشان برانگیز، تا آیات تو را بر آنان بخواند، و آنها را کتاب و حکمت بیاموزد، و پاکیزه کند؛ زیرا تو توانا و حکیمی (و بر این کار، قادری)!».
خدا میفرماید کسی که از دین و آئین ابراهیم (ع) روی برگرداند گویا خودش را به سفاهت و نادانی زده است. «وَمَنْ يَرْغَبُ عَنْ مِلَّةِ إِبْرَاهِيمَ إِلَّا مَنْ سَفِهَ نَفْسَهُ ۚ وَلَقَدِ اصْطَفَيْنَاهُ فِي الدُّنْيَا ۖ وَإِنَّهُ فِي الْآخِرَةِ لَمِنَ الصَّالِحِينَ» (بقره 130) «و چه کسی از آیین ابراهیم روی گردان خواهد شد بجز کسی که خودش را به سفاهت زده باشد؟! ما او را در این جهان برگزیدیم؛ و او در آخرت، از صالحان است». «إِذْ قَالَ لَهُ رَبُّهُ أَسْلِمْ ۖ قَالَ أَسْلَمْتُ لِرَبِّ الْعَالَمِينَ» (بقره 131) «در آن هنگام که پروردگارش به او گفت: به آئین اسلام در آی! و او گفت: «در برابر پروردگار جهانیان اسلام آوردم.(تسلیم امر او هستم)».
خدا میفرماید حضرت ابراهیم و یعقوب (علیهم السلام) فرزندانشان را به آئین مسلمانی سفارش کردند و گفتند ای فرزندان ما، خدا این دین را برای شما برگزیده و شایسته است تا زنده اید مسلمان باشید: «وَوَصَّىٰ بِهَا إِبْرَاهِيمُ بَنِيهِ وَيَعْقُوبُ يَا بَنِيَّ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَىٰ لَکُمُ الدِّينَ فَلَا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَأَنْتُمْ مُسْلِمُونَ» (بقره 132) «و ابراهیم و یعقوب فرزندان خود را به این آیین، وصیت کردند؛ (و هر کدام به فرزندان خویش گفتند:) «فرزندان من! خداوند این آیین پاک را برای شما برگزیده است؛ و شما، جز به آیین اسلام [= تسلیم در برابر فرمان خدا] از دنیا نروید!». «أَمْ کُنْتُمْ شُهَدَاءَ إِذْ حَضَرَ يَعْقُوبَ الْمَوْتُ إِذْ قَالَ لِبَنِيهِ مَا تَعْبُدُونَ مِنْ بَعْدِي قَالُوا نَعْبُدُ إِلَٰهَکَ وَإِلَٰهَ آبَائِکَ إِبْرَاهِيمَ وَإِسْمَاعِيلَ وَإِسْحَاقَ إِلَٰهًا وَاحِدًا وَنَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ» (بقره 133) «آیا هنگامی که مرگ یعقوب فرا رسید، شما حاضر بودید؟! در آن هنگام که به فرزندان خود گفت: «پس از من، چه چیز را میپرستید؟» گفتند: «خدای تو، و خدای پدرانت، ابراهیم و اسماعیل و اسحاق، خداوند یکتا را، و ما برای (اطاعت امر) او مسلمان (= مسلم = تسلیم امر خدا) هستیم».
همانگونه که در آیات فوق به روشنی بیان شده حضرت ابراهیم و یعقوب (علیهم السلام) فرزندانشان را به دین اسلام سفارش کردند. اما اینکه چرا برخی فرزندان یعقوب نبی (ع) بر سر عهدی که بستند باقی نماندند و موجب پیدایش این فساد عظیم در میان خلق خدا شدند در جای خود قابل بحث و تأمل است.
در آیه شریفه 40 از سوره مبارکه ابراهیم، حقیقت مهم دیگری درباره ابراهیم نبی (ع) بیان گردیده است که نشان میدهد نماز خواندن مسلمانان نیز از یادگارهای حضرت ابراهیم (ع) است: «رَبِّ اجْعَلْنِي مُقِيمَ الصَّلَاةِ وَمِنْ ذُرِّيَّتِي رَبَّنَا وَتَقَبَّلْ دُعَاءِ» «پروردگارا: مرا برپا کننده نماز قرار ده، و از فرزندانم (نیز چنین فرما)، پروردگارا: دعای مرا بپذیر!».
خداوند در آیات متعددی از قرآن کریم ابراهیم نبی (ع) را پدر (جد) امت اسلامی نام برده است. هم اعمال و رفتار آن پیامبر والا مقام و هم اعمال و رفتار اهل بیتش و هم رفتار امت مؤمنش را الگوی خوبی برای همه مسلمانان در همه دورانها معرفی کرده و مسلمانان را به پیروی از آئین او فراخوانده است. «قَدْ کانَتْ لَکُمْ اُسْوَةٌ حَسَنَةٌ فی اِبْراهیمَ وَ الذَّینَ مَعَهُ» «همانا در ابراهیم وکسانی که با او بودند برای شما الگوی نیکویی هست» (ممتحنه - 4).
در آیه 78 سوره مبارکه حج، خداوند متعال صریحاً، میفرماید: «شما مسلمانان، ملت (= پیروان آئین) جدتان ابراهیم (ع) هستید. او بود که شما را مسلمان نامید. و دراین باره (که یک حقیقت مهم است) باید که رسول خدا (محمد (ص)) به شما شهادت بدهد! و شما هم باید به سایر مردم (در زمان خود) شهادت بدهید!». «... مِلَّةَ أَبِيکُمْ إِبْرَاهِيمَ هُوَ سَمَّاکُمُ الْمُسْلِمِينَ مِنْ قَبْلُ وَ فِي هَٰذَا لِيَکُونَ الرَّسُولُ شَهِيدًا عَلَيْکُمْ وَتَکُونُوا شُهَدَاءَ عَلَى النَّاسِ...» (آیه 78 سوره مبارکه حج).
نکات مهمی در این آیه هست که باید به آن توجه کرد: یکی اینکه خدا ابراهیم نبی (ع) را پدر (جد) امت مسلمان نامیده است. دیگر اینکه خدا میفرماید ابراهیم (ع) شما را مسلمان نامیده است. و به پیامبر ختمی مرتبت (ص) بطور مؤکد امر میکند باید درباره این موضوع به مردم شهادت بدهد (به تعبیر بهتر به مردم میفرماید شهادت دادن پیامبر (ص) در اینباره را بپذیرند). و به آحاد جامعه مسلمین نیز امر میفرماید باید به مردم دیگر در اینباره شهادت بدهید. گویا حقیقتی در بیان و اشاعه این موضوع نهفته است که خیلی مهم است.
در آداب و سنتهایی که از پیامبر ختمی مرتبت (ص) برجای مانده گفتار و رفتارهایی دیده میشود که نشان میدهد ایشان به این امر خدا در آیه فوق عمل نموده و مسلمانان را به مقام شامخ ابراهیم نبی (ع) توجه داده است. برای نمونه به چند مورد اشاره میکنیم:
- سفارش پیامبر اسلام (ص) در تقدم صلوات بر ابراهیم نبی (ع):
پیامبر گرامی اسلام، حضرت محمد مصطفی (ص) در مورد کیفیت سلام و صلوات فرستادن بر سایر انبیاء الهی میفرمایند: «إذا ذکرتم الأنبياء الأولين، فصلوا عَلَیَّ ثم صلوا عليهم، وإذا ذکرتم أبي إبراهيم، فصلوا عليه ثم صلوا عَلَیَّ» «هرگاه از هریک ازانبیاء پیش از من ذکری به میان آوردید پس ابتدا برمن صلوات بفرستید و سپس بر آنها - اما هر گاه نام جدم ابراهیم را به زبان آوردید ابتدا بر او صلوات بفرستید سپس بر من. «العروة الوثقی، ج۲، ص۶۲۰»
بنا براین فرمایش، بطور مثال وقتی نام حضرت موسی آورده میشود باید باید برای صلوات فرستادن بر او بگوییم «اللهم صلی علی محمد، و صلی علی موسی». اما وقتی نام حضرت «ابراهیم نبی» آورده میشود باید بگوییم «اللهم صلی علی ابراهیم، و صلی علی محمد»!.
همانگونه که اشاره کردیم، یکی از دلایل این سفارش پیامبر (ص) عمل به امر خدا در آیه 78 سوره حج است و خیلی قابل توجه است. چرا که بدون شک برترین و کاملترین بنده مخلوق خدا، که خداوند حکیم او را سرور همه اهل عالم قرار داد و هیچ عیب و نقصی در او ننهاد و از همه علوم و اسرار آفرینش مطلع نمود تا شایستگی خلافت خدا در بین تمام اهل دنیا را داشته باشد پیامبر گرامی اسلام حضرت محمد مصطفی (ص) است. چنانچه خداوند باریتعالی در حدیث قدسی در وصفش میفرماید: «لو لاک لما خلقت الافلاک».
خداوند تمام جهان هستی و اهل آن را از نور وجود او آفرید و مقام هیچ یک از ملائک و انبیاء و ائمه در حد مقام او نیست. بنا بر آنچه در روایات و تفاسیر اهل علم آمده است خداوند متعال از همان آغاز خلقت از تمام ملائک و انبیاء و اولیاء درباره قبول ولایت محمد و آل محمد (صلوات الله علیهم) عهد و پیمان گرفته است.
از پیامبر گرامی اسلام (ص) نقل شده: «اوّل ما خَلَقَ اللَّه نورى» «اوّل چیزی که خدا آفرید نور من بود». و فرمودند: « أوّل ما خَلَقَ اللّه روحى» «اوّل چیزی که خدا آفرید روح من بود». (ینابیع الموده، قندوزی حنفی، ج1، ص45).
از آن حضرت پرسیده شده: متى کنت نبیا؟ قال: «کُنتُ نَبیّاً و آدَمُ بینَ الرّوحِ و الجَسَد» «از کی نبی شدی؟ فرمودند: من نبی بودم آنگاه که آدم بین روح و جسد بود». (المستدرک، حاکم نیشابوری، ج2، ص 609)
در باب فضیلت و ارجحیت و ثواب صلوات بر محمد و آل محمد (ص) نیز در منابع گوناگون شیعه و سنی روایات فراوانی ذکر شده است. خدا هم در آیه 56 سوره احزاب به صراحت میفرماید: «إِنَّ اللَّهَ وَمَلَائِکَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِيِّ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَيْهِ وَسَلِّمُوا تَسْلِيمًا».
از این دست آیات و روایات که نشان میدهد محمد و آل محمد (ص) اصل و اساس خلقتند بسیار است، اما در این روایتی که آن را بیان نمودیم دلیل این فرمایش پیامبر (ص) چه میتواند باشد؟ چرا میفرماید صلوات بر جدم ابراهیم خلیل الله (ع) را بر صلوات فرستادن بر من (که اشرف مخلوقات عالم و برترین پیامبر خدا هستم) مقدم بدارید؟ بطور قطع منظور این نیست که مقام ابراهیم نبی (ع) بالاتر از مقام پیامبر خاتم (ص) است.
در ابتدای گفتار اشاره کردیم وقتی فرشته وحی (ع) به حضرت ابراهیم (ع) خبر ظهور محمد و آل محمد (ص) را داد (همانگونه که به همه انبیاء و اولیاء این خبر را میداد) و به او گفت آنها اصل و اساس خلقتند و آنها هستند که کار دنیا و آخرت بنی آدم را اصلاح میکنند و قبول ولایت آنها بر همه اهل زمین لازم است، حضرت ابراهیم (ع) بلا درنگ فرمود من نیز ولایت آنها را میپذیرم. لذا خدا در آیه 131 سوره بقره میفرماید: «إِذْ قَالَ لَهُ رَبُّهُ أَسْلِمْ ۖ قَالَ أَسْلَمْتُ لِرَبِّ الْعَالَمِينَ» «در آن هنگام که پروردگارش به او گفت: به آئین اسلام در آی! او گفت: «در برابر پروردگار جهانیان اسلام آوردم.(تسلیم امر او هستم)». و در آیه 83 سوره صافات میفرماید: «وَإِنَّ مِنْ شِيعَتِهِ لَإِبْرَاهِيمَ» «و همانا ابراهیم از شیعیان او (علی) است».
با این توصیف به نظر میرسد صفات ویژه ای در حضرت ابراهیم (ع) و اهل بیت و پیروان آن حضرت وجود داشته که ایشان را از سایر انبیاء الهی متمایز مینماید. و این تمایز در حدی بوده که پیامبر گرامی اسلام (ص) خواسته اند با این فرمایش خود انگشت اشاره را مستقیما به سوی ایشان نشانه گرفته و توجه اهل تحقیق را به موضوعی خیلی مهم در سیره و سنت آن پیامبر خدا جلب نمایند.
- صلوات بر محمد و آل محمد (ص) همانند صلوات بر ابراهیم و آل ابراهیم(ع):
از حضرت امام علی بن ابی طالب (ع) روایتی از یک ماجرا نقل شده که میفرماید: قالوا یا رسول الله! و کیف نصلّی علیک؟ قال: « قولوا: اللّهمّ صلِّ علی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ کَما صَلَّیتَ عَلی إبراهیمَ و آلِ إبراهیم إنَّکَ حَمیدٌ مَجیدٌ وَ بارِک عَلی آلِ مُحَمَّدٍ و آل محمد کَما بارَکتَ عَلی إبراهیمَ وَ آلِ إبراهیمَ إنَّکَ حَمیدٌ مَجیدٌ». (اصحاب) گفتند: ای رسول خدا! چگونه بر شما صلوات فرستیم؟ فرمود: بگوئید: خداوندا بر «محمّد و آل محمّد» صلوات فرست، همان گونه که بر«ابراهیم و آل ابراهیم» صلوات فرستادی، براستی که تو ستوده و والائی. و بر «محمّد و آل محمّد» یرکت و فزونی بخش، همان گونه که بر «ابراهیم و آل ابراهیم» برکت و فزونی دادی، براستی که تو پسندیده و عظمائی. «کنزالعمّال - ج2 - ص176»
مطابق دستور زبان فارسی ترجمه صلوات فوق اینگونه است که: «خدایا! همانگونه که بر ابراهیم و اهل بیت ابراهیم صلوات فرستادی؛ (همانگونه هم) بر محمد و اهل بیت محمد صلوات بفرست! و ...».
به وضوح مشاهده میشود این تعابیر خیلی ویژه و بی نظیر است. و پیامبر عظیم الشأن اسلام (ص) با آنکه شخص اول عالم خلقت و اشرف مخلوقات خداست، صلوات بر ابراهیم و اهل بیتش (علیهم السلام) را هم قدر صلوات بر محمد و آل محمد (صلوات الله علیهم) بر شمرده است. و در حقیقت با این تعابیر توجه مردم را به مقام والای ابراهیم و اهل بیت ابراهیم (علیهم السلام) در میان سایر انبیاء و اولیای الهی جلب میکند.
- محمد مصطفی (ص) از نسل اسماعیل ذبیح الله (ع):
روایت معروفی از پیامبر گرامی اسلام، حضرت محمد (ص) نقل شده که فرموده اند: «انا ابن الذبیحین» یعنی: «من فرزند دو ذبیح هستم».
می دانیم منظور از ذبیح اول حضرت اسماعیل فرزند ابراهیم نبی (علیهم السلام) است که ماجرای آن در قرآن کریم آورده شده و ذبیح دیگر پدر بزرگوار پیامبر گرامی اسلام (ص) جناب عبدالله بن عبدالمطلب است که بنا بر نذر پدرش قرار بود ذبح شود اما 100 شتر فدیه او قرار گرفت و ذبح نشد. یک وجه ظاهری این روایت این است که پیامبر گرامی اسلام (ص) نسب خود و اهل بیت گرامیش را از نسل ابراهیم و اسماعیل (علیهما السلام) معرفی میکند. و این نکته ازچند جهت نکته مهمی است. علی الخصوص اینکه اشاره به شأن و مقام ویژه ابراهیم و هاجر و اسماعیل (علیهم السلام) دارد.
خداوند متعال، ابراهیم و اهل بیت و امتش (علیهم السلام) را پس از آنکه به آزمونهای متعدد و بزرگ و بی نظیری آزمود، و آنان بخوبی از پس آن آزمونها بر آمدند، آنگاه نور محمد و آل محمد (ص) را در صلب او و نسل او از اسماعیل ذبیح الله (ع) قرار داد. در فرازی از زیارت وارث میخوانیم: «أَشهَدُ أَنَّکَ کُنتَ نوراً فِی الأَصلابِ الشّامِخَه و الارحامِ المُطهّرَه» یعنی ما در این زیارت به حضرت ابا عبدالله الحسین (ع) عرض میکنیم: «من به پاکی نسلی که نور وجود شریفت را در صلب و رحم های خود به امانت داشتند شهادت میدهم». یقیناً پاک بودن نسلی که محمد و آل محمد (ص) باید از آن به دنیا پا میگذاشتند قضای حتمی خدا بوده است و این نکته دلیلی مهم برای اثبات شایستگی و اهلیت حضرت ابراهیم و اسماعیل (علیهما السلام) در کسب این شرافت است.
- نماز خواندن پشت مقام ابراهیم (ع):
خداوند تبارک و تعالی خود بهتر از هر کس دیگری از ظرفیت و اهلیت همه رسولان و از جمله حضرت ابراهیم (ع) در امر رسالت آگاه بود. «اللَّهُ أَعْلَمُ حَيْثُ يَجْعَلُ رِسَالَتَهُ» (انعام - 124) «خداوند آگاهتر است که رسالت خویش را کجا قرار دهد!».
ظرفیت و اهلیتی در وجود حضرت ابراهیم (ع) نهاده شده بود که خداوند حکیم او را برای همیشه «امام» مردم قرارداد: «وَإِذِ ابْتَلَىٰ إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِکَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ ۖ قَالَ إِنِّي جَاعِلُکَ لِلنَّاسِ إِمَامًا» (بقره 124) «هنگامی که خداوند، ابراهیم را در امور گوناگونی آزمود و او به خوبی از عهده این آزمایشها برآمد. خداوند به او فرمود: من تو را امام و پیشوای مردم قرار دادم!».
همچنین خداوند متعال به جامعه مسلمین (و در صدر آن به رسول اکرم و خاندان رسالت (صلوات الله علیهم)) امر میفرماید وقتی سرزمین مکه را امنیت دادیم و مردم را به تجمع در آن فرا خواندیم (در حین مناسک حج) در کنار کعبه از «مقام ابراهیم» جایی را برای نماز خواندن برگزینید: «وَإِذْ جَعَلْنَا الْبَيْتَ مَثَابَةً لِلنَّاسِ وَأَمْنًا وَاتَّخِذُوا مِنْ مَقَامِ إِبْرَاهِيمَ مُصَلًّى» (بقره 125) «هنگامی که خانه کعبه را محل بازگشت و مرکز امن و امان برای مردم قرار دادیم! آنگاه از مقام ابراهیم، عبادتگاهی برای خود انتخاب کنید!».
بر همین اساس در کنار کعبه یک قطعه سنگ بنام «مقام ابراهیم (ع)» مشخص شده که مشهور است ابراهیم نبی (ع) در هنگام بالابردن پایه های کعبه روی آن ایستاد و فرزندش حضرت اسماعیل (ع) مصالح بدستش میداد تا دیوار کعبه را مرمت کند. و برخی گفته اند ممکن است محل اقامه نماز و دعا، یا وعظ و خطابه آن حضرت بوده باشد.
از واجبات مناسک حج بر مسلمانان این است که حج گزاران پس از بجا آوردن طواف کعبه باید دو رکعت نماز پشت مقام ابراهیم (ع) بخوانند. (حتی پیامبر گرامی اسلام و اهل بیت طاهرینش (صلوات الله علیهم) نیز خود به این دستور عمل میکردند). یک معنای عرفانی این عمل اینست که گویا ابراهیم خلیل الله (ع) امام است و همه مسلمانان (تا آخر الزمان) پشت سر او اقامه نماز میکنند!.
در طول تاریخ بارها این محل توسط کسانی با نیت های خاصی جابجا شد، بلکه این حقیقت را کمرنگ کنند.
از امام صادق روایتی نقل شده که میفرماید «إِذَا قَامَ اَلْقَائِمُ عَلَيْهِ السَّلاَمُ هَدَمَ اَلْمَسْجِدَ اَلْحَرَامَ حَتَّى يَرُدَّهُ إِلَى أَسَاسِهِ وَ حَوَّلَ اَلْمَقَامَ إِلَى اَلْمَوْضِعِ اَلَّذِي کَانَ فِيهِ» «وقتی حضرت قائم (علیه السلام) قیام کند مسجد الحرام را منهدم میکند تا بر اساس درستش برگرداند و مقام (ابراهیم) را به همان موضعی که در آنجا بوده بر میگرداند» (الإرشاد ج۲ ص۳۸۳).
یک معنای عرفانی این روایت میتواند این باشد که امام زمان (عج) پس از ظهور، جایگاه والا و مقام واقعی ابراهیم نبی (ع) در اسلام را برای مسلمانان تبیین میکند.
همچنین در آیه 130 سوره بقره که خدا میفرماید «وَإِنَّهُ فِي الْآخِرَةِ لَمِنَ الصَّالِحِينَ» شاید یک تعبیر عرفانی آن این باشد که بالاخره (در دوره آخرالزمان که مصلح آخرالزمان (عج) ظهور نموده و جایگاه والای ابراهیم نبی (ع) در اسلام را تبیین میکند) برای همگان مشخص میشود که ابراهیم خلیل الله (ع) نیز در زمره «صالحین» است (قبلا اشاره کردیم که صالحین بطور خاص به محمد و آل محمد (ص) اطلاق میشود).
در آیات 83 و 84 سوره شعراء نیز دعای ابراهیم (ع) به درگاه خدا حاوی نکات قابل تأملی است. او از خدا میخواهد او را به صالحین ملحق نماید و نام نیکی از او در میان امتهای آینده قرار دهد: «رَبِّ هَبْ لِي حُکْمًا وَأَلْحِقْنِي بِالصَّالِحِينَ» پروردگارا! به من علم و دانش ببخش، و مرا به صالحان ملحق کن!(شعراء - 83) «وَاجْعَلْ لِي لِسَانَ صِدْقٍ فِي الْآخِرِينَ» و برای من در میان امّتهای آینده، زبان صدق (و ذکر خیری) قرار ده!(شعراء - 84). به نظر میرسد در آخرالزمان (پس از دوران ظهور) نام ابراهیم نبی (ع) در میان مردم جهان بیش از پیش زبانزد همگان قرار گیرد (نقطه مشترک و عامل وحدت و یکپارچگی همه ادیان و مذاهب خواهد شد).
بیشتر مناسک حج و بسیاری از آداب و سنتهای اسلامی از رفتارهای ابراهیم نبی و اهل بیتش (علیهما السلام) الگو برداری شده و اینها همه نشان از مقام والای آن برگزیدگان درنزد خدا و جایگاه ممتاز آنان در اسلام دارد. اینکه حج گزاران باید طوری کعبه را طواف کنند که مرقد حضرت اسماعیل و هاجر (علیهما السلام) (که در مجاورت کعبه است) را نیز شامل شود و همچنین «سعی بین صفا و مروه» (که از رفتار شایسته حضرت هاجر (س)) الگو برداری شده را نیز انجام دهند گواه این ادعاست. (این نکته قابل تأمل است که حتی پیامبر اسلام و اهل بیتش (صلوات الله علیهم) نیز این اعمال را انجام میداده اند).
- چند آیه دیگر از قرآن کریم در وصف ابراهیم نبی (ع):
1- آیاتی از سوره مبارکه نحل:
اِنَّ إِبْرَاهِيمَ کَانَ أُمَّةً قَانِتًا لِلَّهِ حَنِيفًا وَلَمْ يَکُ مِنَ الْمُشْرِکِينَ (120) شَاکِرًا لِأَنْعُمِهِ اجْتَبَاهُ وَهَدَاهُ إِلَىٰ صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ (121) وَآتَيْنَاهُ فِي الدُّنْيَا حَسَنَةًۖ وَإِنَّهُ فِي الْآخِرَةِ لَمِنَ الصَّالِحِينَ (122) ثُمَّ أَوْحَيْنَا إِلَيْکَ أَنِ اتَّبِعْ مِلَّةَ إِبْرَاهِيمَ حَنِيفًا وَمَا کَانَ مِنَ الْمُشْرِکِينَ (123) همانا ابراهیم امتی مطیع و فرمانبردار و یکتاپرست بود و هرگز به خدای یکتا شرک نیاورد )120) همیشه شکرگزار نعمتهای خدا بود، خداوند او را برگزید و به راه مستقیمش هدایت فرمود (121) و او را در دنیا نیکویی (و سعادت) عطا کردیم و در آخرت از صالحان و نیکان خواهد بود (122) آن گاه بر تو - ای محمد(ص) - وحی کردیم که از آیین ابراهیم پیروی کن که پاک و یکتا پرست بود و هرگز به خدای یکتا شرک نیاورد (123)
2- وَإِذِ ابْتَلَىٰ إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِکَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ ۖ قَالَ إِنِّي جَاعِلُکَ لِلنَّاسِ إِمَامًا ۖ قَالَ وَمِنْ ذُرِّيَّتِي ۖ قَالَ لَا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ (بقره - 124) هنگامی که خداوند، ابراهیم را در امور گوناگونی آزمود و او به خوبی از عهده این آزمایشها برآمد. خداوند به او فرمود: «من تو را امام و پیشوای مردم قرار دادم!» ابراهیم عرض کرد: «از دودمان من (نیز امامانی قرار بده!)» خداوند فرمود: «پیمان من، به ستمکاران نمیرسد! (یعنی تنها آن دسته از فرزندان تو که پاک و معصوم باشند، شایسته این مقامند).
3- قَدْ کانَتْ لَکُمْ اُسْوَهٌ حَسَنَهٌ فی اِبْراهیمَ وَ الذَّینَ مَعَهُ (ممتحنه - 4) همانا در ابراهیم وکسانی که با او بودند برای شما الگوی نیکویی هست.
4- ما کانَ إِبْراهیمُ یَهُودِیًّا وَ لا نَصْرانِیًّا وَ لکِنْ کانَ حَنیفاً مُسْلِماً وَ ما کانَ مِنَ الْمُشْرِکینَ (آل عمران - ۶7) ابراهیم، یهودی و نصرانی نبود. بلکه موحد و مسلمان بود و هرگز از مشرکین نبود.
5- إِنَّ أَوْلَى النَّاسِ بِإِبْرَاهِيمَ لَلَّذِينَ اتَّبَعُوهُ وَهَٰذَا النَّبِيُّ وَالَّذِينَ آمَنُوا وَاللَّهُ وَلِيُّ الْمُؤْمِنِينَ (آل عمران - ۶8) همانا نزدیکترین مردم به ابراهیم کسانی اند که از او پیروی کردند. و این پیامبر(محمد (ص)) و کسانی که ایمان آورده اند. و خدا یاور مومنان است.
6- قُلْ صَدَقَ اللَّهُ فَاتَّبِعُوا مِلَّةَ إِبْرَاهِيمَ حَنِيفًا وَمَا کَانَ مِنَ الْمُشْرِکِينَ (آل عمران - 95) بگو خداوند راست میگوید. پس از آیین توحیدی ابراهیم پیروی کنید که او هرگز از مشرکین نبود.
7- وَمَنْ أَحْسَنُ دِينًا مِمَّنْ أَسْلَمَ وَجْهَهُ لِلَّهِ وَهُوَ مُحْسِنٌ وَاتَّبَعَ مِلَّةَ إِبْرَاهِيمَ حَنِيفًا وَاتَّخَذَ اللَّهُ إِبْرَاهِيمَ خَلِيلًا (نساء - 125) و دین و ایمان چه کسی بهتر از کسی است که به حالت تسلیم رو به الله دارد (اسلام آورده) و کار نیکو میکند و از آیین توحیدی ابراهیم پیروی میکند. و خداوند ابراهیم را به دوستی خود برگزید.
8- قُلْ إِنَّنِي هَدَانِي رَبِّي إِلَىٰ صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ دِينًا قِيَمًا مِلَّةَ إِبْرَاهِيمَ حَنِيفًا ۚ وَمَا کَانَ مِنَ الْمُشْرِکِينَ (انعام - 161) (ای پیامبر) بگو: همانا خداوند مرا به راه راست هدایت کرده است. دینی که بر پایه آیین توحیدی ابراهیم بنا شده. و او هرگز از مشرکین نبود.
9- وَقَالُوا کُونُوا هُودًا أَوْ نَصَارَىٰ تَهْتَدُوا قُلْ بَلْ مِلَّةَ إِبْرَاهِيمَ حَنِيفًا وَمَا کَانَ مِنَ الْمُشْرِکِينَ (بقره - 135) (اهل کتاب) گفتند: «یهودی یا مسیحی شوید، تا هدایت یابید!» بگو: «(این آیینهای تحریف شده، هرگز نمیتواند موجب هدایت گردد،) بلکه از آیین توحیدی ابراهیم پیروی کنید! و او هرگز از مشرکان نبود!».
10- ... مِلَّةَ أَبِيکُمْ إِبْرَاهِيمَ هُوَ سَمَّاکُمُ الْمُسْلِمِينَ مِنْ قَبْلُ وَ فِي هَٰذَا لِيَکُونَ الرَّسُولُ شَهِيدًا عَلَيْکُمْ وَتَکُونُوا شُهَدَاءَ عَلَى النَّاسِ ... (حج - 78). : .... از آیین جدتان ابراهیم پیروی کنید که او قبل از این شما را مسلمان نام نهاد. و در این باره، باید که رسول خدا گواه شما باشد و شما به مردم گواهی دهید .....
11- وَمَنْ يَرْغَبُ عَنْ مِلَّةِ إِبْرَاهِيمَ إِلَّا مَنْ سَفِهَ نَفْسَهُۖ وَإِنَّهُ فِي الْآخِرَةِ لَمِنَ الصَّالِحِينَ (بقره - 130) و چه کسی از آیین ابراهیم روی گردان خواهد شد بجز کسی که خودش را به سفاهت زده باشد؟! ما او را در این جهان برگزیدیم؛ و او در آخرت، از صالحان است.
- اسلام ناب محمدی تداوم سنتهای پاک ابراهیمی:
با این تفاصیل، در مییابیم مطابق نص قرآن کریم ابراهیم نبی (ع) جد بزرگوار امت اسلامی است و اسلام ناب محمدی در امتداد و تکامل یافته همان سنتهای ابراهیمی است. وقتی دقت میکنیم میبینیم بسیاری از احکام اسلامی که در زمان پیامبر خاتم (ص) بر مسلمانان فرض گردیده نشأت گرفته از اعمال ناب و خالص ابراهیم و اهل بیت مؤمن او (علیهم السلام) است. تقریبا تمام آرزوهای پاک ابراهیم خلیل الله (ع) که به درگاه خدا دعا کرده بود (و در قرآن از آنها یاد شده) نیز مورد استجابت درگاه خداوند متعال قرار گرفته و در زمان نبوت پیامبر اسلام به عنوان دستورالعمل های دینی بر مسلمانان فرض شده است. بطور مثال: ظهور پیامبر اسلام (ص) و مسلمان نامیده شدن پیروان او - نماز خواندن مسلمانان – مناسک حج - امنیت دادن به بیت الله الحرام - هجرت مسلمانان و آیین و سنتهای نیکویی که جای بررسی و تأمل دارد.
اما بحث مهم ما، یادگار بزرگ ابراهیم و اسماعیل (علیها السلام) برای همه عالمیان، یعنی ماجرای «ذبح عظیم» است که در مبحثی جداگانه آن را بیان میکنیم.
پی نوشت:
[1] الف) قال الصّادق (ع) : «وَ إِنَّ مِنْ شِیعَتِهِ لَإِبْراهِیمَ» أَیْ أَنَّ إِبْرَاهِیمَ مِنْ شِیعَهْ عَلیٍّ» امام صادق فرمود: «إِنَّ مِن شِیعَتِهِ لَإِبْرَاهِیمَ» یعنی ابراهیم از پیروان علی است. (تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۲، ص۶۱۴) – (تأویل الآیات الظاهرهْ، ص۴۸۵، البرهان۵)
ب ) ... عن جابر الجعفی أنه سأل جعفر بن محمد (ع) عن تفسير قوله تعالى : «وإن من شيعته لابراهيم (صافات 83)» فقال: إن الله سبحانه لما خلق إبراهيم کشف له بصره، فنظر فرأى نورا إلى جنب العرش، فقال: إلهي ما هذا النور؟ فقال: هذا نور محمد صفوتي من خلقي، ورأى نورا من جنبه فقال إلهي ما هذا النور؟ فقال: نور علي بن أبي طالب ناصر ديني، ورأى إلى جنبهما ثلاثة أنوار فقال: إلهي ما هذه الانوار؟ فقيل له: هذا نور فاطمة فطمت محبيها من النار، ونور ولديها الحسن والحسين، قال : إلهي و أرى تسعة أنوار قد أحدقوا بهم، قيل: يا إبراهيم هؤلاء الائمة من ولد علی و فاطمة، فقال إبراهيم: إلهي بحق هؤلاء الخمسة إلا عرفتني من التسعة؟ قيل: يا إبراهيم أولهم علي بن الحسين و ابنه محمد و ابنه جعفر و ابنه موسى و ابنه علی و ابنه محمد و ابنه علی و ابنه الحسن و الحجة القائم ابنه، فقال إبراهيم: إلهی وسيدی أرى أنوارا قد أحدقوا بهم لا يحصي عددهم إلا أنت، فقيل: يا إبراهيم شيعتهم شيعة أمير المؤمنين علي بن أبي طالب، فقال إبراهيم: و بما تعرف شيعته؟ قال: بصلاة إحدى و خمسين، والجهر ببسم الله ا لرحمن الرحيم، والقنوت قبل الرکوع، و التختم في اليمين، فعند ذلک قال إبراهيم : اللهم اجعلني من شيعة أمير المؤمنين قال : فأخبر الله تعالى في کتابه فقال: «وإن من شيعته لابراهيم»
.... ازجابر جعفی نقل شده که گويد از امام صادق (ع) دربارۀ تفسير فرمايش خدا «و ان من شيعته لابراهيم» (صافات 81) سؤال نمودم، حضرت فرمود: خداوند هنگامي که ابراهيم را آفريد پرده از چشم او کنار زد، پس او نوری در کنار عرش ديد. گفت: خداوندا! اين نور چيست؟. خدا فرمود: اين نور محمد (ص) برگزيدۀ من از ميان مخلوقاتم است. آنگاه نور ديگری در کنار او مشاهده نمود گفت: خداوندا؛ اين نور چيست؟. خدا فرمود: این نورعلی بن ابی طالب (ع) ياري کنندۀ دين من است. و سپس در کنار آنها سه نور ديگر مشاهده نمود سؤال کرد، خداوندا؛ اين انوار چيست؟. به او خطاب شد: اين نور فاطمه (س) است که محبانش را از آتش جهنم جدا ساخته و نجات دادم، و نور دو فرزندش حسن و حسين (عليهمالسلام) ميباشد. حضرت ابراهيم گفت: خداوندا؛ من نُه نور ديگر میبينم که گرداگرد آنها جمع شدهاند؛ آنها چيستند؟. به او گفته شد: ای ابراهيم؛ اينها امامان از فرزندان علی و فاطمه (عليهماالسلام) ميباشند. حضرت ابراهيم فرمود: خداوندا، به حق اين پنج نفر مرا از اين نه نفر آگاه کن. به او گفته شد: نخستين آنها علی بن الحسين سپس فرزندش محمد، و فرزندش جعفر و فرزندش موسی و فرزندش علی و فرزندش محمد و فرزندش علی و فرزندش حسن و فرزندش حجت قائم (عليهمالسلام) است. حضرت ابراهيم گفت: خداوندا؛ نورهائی را ميبينم که کسی جز تو شمار وعدد آنها را نمیداند به اين انوار چهارده گانه احاطه نمودهاند (اينها کيانند)؟. گفته شد: ای ابراهيم؛ اينان شيعيان آنها هستند، شيعيان اميرالمؤمنين علی بن ابیطالب (ع). حضرت ابراهيم فرمود: شيعيان آنها به چه چيز شناخته ميشوند (و علامت آنها چيست)؟. گفته شد: به انجام پنجاه و يک رکعت نماز در روز، و جهر به بسم الله الرحمن الرحيم، و قنوت پيش از رفتن به رکوع (در نماز) و انگشتر را به دست راست گذاشتن. اينجا بود که حضرت ابراهيم فرمود: خداوندا، مرا از شيعيان علی (ع) قرار بده. خداوند در قرآن از اين ماجرا حکايت نمود آنگاه که فرمود: «و ان من شيعته لابراهيم» «وهمانا ابراهیم از شیعیان او (علی) بود» (بحارالأنوار جلد 36 صفحه 151 حدیث 131).
بستن *نام و نام خانوادگی * پست الکترونیک * متن پیام |