اسلام تنها دین الهی است
[یکی از بهترین استدلال ها برای پاسخگویی به شبهات امروز نسل جوان]
آیا پیامبران الهی همه مسلمان بودند؟
بنیانگذاری دین همیشگی اسلام پس از طوفان نوح توسط ابراهیم نبی(ع)
آیا ائمه کفر نمیدانستند دین خدا اسلام است؟
یک نتیجه گیری برای شرایط امروز
همانگونه که قبلا هم اشاره کردیم بر اساس آنچه در مجموعه روایات مشهور به احادیث نور صراحتا به آن اشاره شده، آن زمان که خداوند باریتعالی اراده خلق جهان هستی را نمود اولین چیزی که خلق کرد، نور محمد (ص) بود و به تدریج از نور محمد (ص) نور اهل بیت معصومین (علیهم السلام) و سایر انبیاء و اولیاء و شیعیانشان را آفرید. و پس از گذشت دورانی به تدریج همه افلاک و موجودات جهان هستی را نیز از بخشی از نور محمد (ص) آفرید.
همچنین در احادیث نور به این نکته مهم هم اشاره شده که پروردگار عالمیان هریک از مخلوقات را در هر دورانی میآفریده، با نور محمد و آل محمد (ص) آشنا مینموده و از آنان در باره قبول ولایت آن انوار مطهر عهد و پیمان میگرفته است. و حتی به همه مخلوقاتش امر فرموده شیوه عبادت و بندگی خدا را از نور محمد و آل محمد (ص) فرا بگیرند و از آنان تقلید کنند:
1- عَنِ الْمُفَضَّلِ قَالَ «قُلْتُ لِمَوْلَانَا الصَّادِقِ (علیهالسّلام) مَا کُنْتُمْ قَبْلَ اَنْ یَخْلُقَ اللَّهُ السَّمَاوَاتِ وَ الْاَرْضَ قَالَ کُنَّا اَنْوَاراً نُسَبِّحُ اللَّهَ تَعَالَی وَ نُقَدِّسُهُ حَتَّی خَلَقَ اللَّهُ الْمَلَائِکَةَ فَقَالَ لَهُمُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ سَبِّحُوا فَقَالَتْ اَیْ رَبَّنَا لَا عِلْمَ لَنَا فَقَالَ لَنَا سَبِّحُوا فَسَبَّحْنَا فَسَبَّحَتِ الْمَلَائِکَةُ بِتَسْبِیحِنَا اَلَا اِنَّا خُلِقْنَا اَنْوَاراً وَ خُلِقَتْ شِیعَتُنَا مِنْ شُعَاعِ ذَلِکَ النُّورِ فَلِذَلِکَ سُمِّیَتْ شِیعَة»
مفضل گفت: «به مولایمان حضرت صادق (علیهالسّلام) عرض کردم: شما قبل از خلقت آسمانها و زمین چه بودید؟ فرمود: ما انواری بودیم که تسبیح میکردیم و تقدیس مینمودیم تا خداوند ملائکه را آفرید و به آنها فرمود: تسبیح کنید! گفتند: خدایا ما نمیدانیم! آن گاه خداوند به ما (اهلبیت) فرمود: تسبیح کنید! ما تسبیح نمودیم و ملائکه از تسبیح ما (اهلبیت) تسبیح نمودند. ما نور آفریده شدیم و شیعیان ما از شعاع این نور خلق شدهاند. و به همین جهت شیعه نام گرفتهاند» (مسعودی، علي بن حسين، اثبات الوصیة، ص۱۵۳).
2- حسن بن سلیمان حلّی در المحتضر مینویسد:
سَاَلَ ابْنُ مهروان عَبْدَ اللَّهِ بْنَ عَبَّاسٍ فِی تَفْسِیرِ قَوْلِهِ تَعَالَی وَ اِنَّا لَنَحْنُ الصَّافُّونَ وَ اِنَّا لَنَحْنُ الْمُسَبِّحُونَ «قَالَ کُنَّا عِنْدَ رَسُولِ اللَّهِ (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) فَاَقْبَلَ اَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ عَلِیُّ بْنُ ابیطَالِبٍ (علیهالسّلام) فَلَمَّا رَآهُ النَّبِیُّ الْمُکَرَّمُ تَبَسَّمَ فِی وَجْهِهِ وَ قَالَ مَرْحَباً بِمَنْ خَلَقَهُ اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی قَبْلَ کُلِّ شَیْ ءٍ خَلَقَنِی اللَّهُ وَ عَلِیّاً قَبْلَ اَنْ یَخْلُقَ آدَمَ (علیهالسّلام) بِاَرْبَعِینَ اَلْفَ عَامٍ فَقُلْتُ یَا رَسُولَ اللَّهِ کَانَ الِابْنُ قَبْلَ الْاَبِ فَقَالَ نَعَمْ اِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی خَلَقَنِی وَ خَلَقَ عَلِیّاً قَبْلَ اَنْ یَخْلُقَ آدَمَ بِهَذِهِ الْمُدَّةِ وَخَلَقَ نُوراً فَقَسَمَهُ نِصْفَیْنِ خَلَقَنِی مِنْ نِصْفٍ وَ خَلَقَ عَلِیّاً مِنَ النِّصْفِ الْآخَرِ قَبْلَ الْاَشْیَاءِ فَنُورُهَا مِنْ نُورِی وَ نُورِ عَلِیٍّ ثُمَّ جَعَلَنَا عَنْ یَمِینِ الْعَرْشِ ثُمَّ خَلَقَ الْمَلَائِکَةَ فَسَبَّحْنَا وَ سَبَّحَتِ الْمَلَائِکَةُ وَ هَلَّلْنَا وَ هَلَّلَتِ الْمَلَائِکَةُ وَ کَبَّرْنَا وَ کَبَّرَتِ الْمَلَائِکَةُ وَ کَانَ ذَلِکَ مِنْ تَعْلِیمِی وَ تَعْلِیمِ عَلِیٍّ (علیهالسّلام) وَ کَانَ فِی عِلْمِ اللَّهِ السَّابِقِ اَنْ لَا یَدْخُلَ النَّارَ مُحِبٌّ لِی وَ لِعَلِیٍّ وَ کَذَا کَانَ فِی عِلْمِهِ اَنْ لَا یَدْخُلَ الْجَنَّةَ مُبْغِضٌ لِی وَ لِعَلِیٍّ اَلَا وَ اِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ خَلَقَ الْمَلَائِکَةَ بِاَیْدِیهِمْ اَبَارِیقُ مِنَ اللُّجَیْنِ مَمْلُوءَةٌ مِنْ مَاءِ الْجَنَّةِ مِنَ الْفِرْدَوْسِ فَمَا اَحَدٌ مِنْ شِیعَةِ عَلِیٍّ اِلَّا وَ هُوَ طَاهِرُ الْوَالِدَیْنِ تَقِیٌّ نَقِیٌّ مُؤْمِنٌ بِاللَّهِ...»
پسر مهران از عبداللَّه ابن عباس پرسید در تفسیر قول خدای تعالی: وَ اِنَّا لَنَحْنُ الصَّافُّونَ وَ اِنَّا لَنَحْنُ الْمُسَبِّحُونَ. عبداللَّه گفت: «ما در خدمت رسول خدا بودیم سپس امیرالمؤمنین علیّ بن ابیطالب آمد چون پیامبر او را دید لبخندی بر لبانش نقش بست و فرمود: مرحبا به کسی که او را خدا پیش از همه چیز آفریده.
خداوند، من و علی را چهل هزار سال پیش از آنکه آدم را بیافریند آفرید.
من عرض کردم: مگر ممکن است پسر پیش از پدر باشد؟
فرمود: آری همانا خدای تبارک و تعالی من و علی را آفرید چهل هزار سال پیش از آدم سپس نوری آفرید و آن را دو نصف کرد من را از نصفی و علی را از نصف دیگر آفرید پیش از همه چیز پس نور اشیاء از نور من و علی است. بعد ما را به طرف راست عرش قرار داد.
سپس فرشتگان را آفرید. ما تسبیح گفتیم و فرشتگان تسبیح گفتند. لا اله الّا اللَّه گفتیم و فرشتگان گفتند. تکبیر گفتیم و آنان نیز گفتند و عبادت فرشتگان را من و علی به آنها آموختیم.
و در علم پیشین الهی آمده که دوست من و علی وارد دوزخ نمیشود و نیز در علم خدا آمده که دشمن من و علی وارد بهشت نشوند.
آگاه باش که خدای عزّوجلّ فرشتگان را آفرید و در دستهای آنان تُنگهائی پر از آب بهشت فردوس بود پس هیچ کس از شیعه ی علی نیست مگر این که پدر و مادرش پاکدامن و پرهیزکار و مؤمن به خدا بوده ...» (حسن بن سلیمان حلی، المحتضر، ص۱۶۵)
با این توصیف میتوان نتیجه گرفت، اینکه مخلوقات خدا در چگونگی عبادت پروردگار عالمیان ملزم به تقلید و تبعیت از محمد و آل محمد (ص) شده اند به معنای اینست که اسلام تنها دین الهی است و همه مخلوقات ملزم به پذیرش تنها دین خدا یعنی اسلام شده اند.
چرا که مسلم یا مسلمان به کسی گفته میشود که خداوند خالق جهان هستی را بپرستد و شریکی برای او قائل نباشد و ولایت محمد و آل محمد (ص) را پذیرفته باشد و به محشور شدن خلایق در قیامت و حسابرسی دقیق اعمال مردم ایمان داشته باشد. (توحید – نبوت – امامت – عدل - معاد). و اینها همان حقایقی است که در احادیث نور به آن اشاره شده است.
«أَفَغَيْرَ دِينِ اللَّهِ يَبْغُونَ وَلَهُ أَسْلَمَ مَنْ فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ طَوْعًا وَکَرْهًا وَإِلَيْهِ يُرْجَعُونَ» «آیا آنها آئینی غیر از دین خدا میطلبند؟! (آیین او همین اسلام است؛) و تمام کسانی که در آسمانها و زمین هستند، از روی اختیار یا از روی اجبار، برای (اطاعت امر) او اسلام آورده اند (=در برابرِ مشیت او تسلیمند)، و همه به سوی او بازگردانده میشوند» (آل عمران - 83)
در باب آفرینش حضرت آدم (ع) و اقرار او به قبول ولایت محمد و آل محمد (ص) هم روایتهایی از ائمه اطهار علیهم السلام نقل گردیده است که به استناد آنها میتوانیم بگوییم یقیناً حضرت آدم و همچنین همسرش حوا (علیهما السلام) نیز از بدو خلقت ولایت محمد و آل محمد (ص) را پذیرفته اند و به دین اسلام مشرف گردیده اند. بطور نمونه:
1- مرحوم عیاشی در تفسیر آیه 37 سوره بقره با استناد به روایتی از امام صادق (ع) اینگونه نقل میکند که داستان توبه حضرت آدم (ع) زمانی کامل شد که «ولایت» هم برایش عرضه شد (عَرَضَتْعَلیَهِ الولایَه). بعد از آنکه حضرت آدم در آن مرحله از گرفتاری قرار گرفت « وَ أَقَرَّ بِالْولایَة وَ دَعَا بِحَقِّ الخَمسَةِ محمد و علی و فاطمة و الحسن و الحسین، غَفَرَ اللهُ لَهُ وَ ذلِکَ قَولُهُ «فَتَلَقَّی آدَمُ مِنْ رَبِّهِ کَلِمات». در این روایت یک نکته اضافه شده که «اقرار به ولایت کرد» (وَ أَقَرَّ بِالْولایَة). آنگاه به حق این خمسه طیبه خدا را قسم داد که باعث نجات او شد.
2- در تفسیر «الدر المنثور» تالیف سیوطی (جلد ۱ صفحه ۱۳۵)، در ذیل آیه «فتلقی آدم من ربه کلمات» میگوید: «أخرج ابن النجار عن ابن عباس قال سألتُ رسول الله (ص) عَنِ الکلمَاتِ التی تَلَقَاهَا آدَم من ربِّه فَتابَ علیه. قال: سَأَلَ آدم بحقِّ محمد و علی و فاطمه و الحسن و الحسین بحق هؤلاء الا تُبتّ عَلَیَّ. فَتابَ عَلیهِ». «ابن نجار، از ابن عباس روایت کرده که از رسول خدا (ص) در باره کلماتی که خدا به حضرت آدم (ع) القاء کرد و آنحضرت با آنها به در گاه خدا توبه نمود پرسیدم. رسول خدا (ص) فرمود « آدم (ع) از خدا خواست که بحق محمد و علی و فاطمه و حسن و حسین (صلوات الله علیهم اجمعین) توبه او را بپذیرد. پس خدا هم پذیرفت».
3- شیخ صدوق (ره) در «کمال الدین - جلد 2 - ص 358» روایت میکند: مفضل (از شاگردان خاص امام) خدمت امام صادق (ع) عرضه میدارد که آقا، «وَإِذِ ابْتَلَىٰ إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِکَلِمَاتٍ (آیه 124 سوره بقره)» یعنی چه؟. حضرت میفرمایند: «این همان کلماتی است که حضرت آدم آنها را از خداوند دریافت نمود، پس خداوند حضرت ابراهیم را با کلماتی آزمود، این کلمات، همان است که در آیه 37 (سوره بقره) خدا میفرماید: که حضرت آدم، این کلمات را از خداوند دریافت نمود». بعد حضرت میفرمایند : «وقتی که این کلمات را فرا گرفت، اینگونه گفت : اَسئَلُکَ بِحَقِّ محمد و علی و فاطمه و الحسن و الحسین إِلّا تُبتَ عَلَیَّ». خدایا از تو میخواهم به حق پیامبر اکرم، امیر المومنین، فاطمه زهرا، امام حسن و امام حسین که توبه مرا بپذیری. «فَتابَ عَلیهِ». خداوند توبه اش را پذیرفت». سپس مفضل پرسید : فَاَتَمَّهُنّ یعنی چه ؟ (در همان آیه 124 سوره بقره). «خداوند حضرت ابراهیم را با کلماتی آزمود، و حضرت ابراهیم آن کلمات را به پایان رسانید». امام فرمودند: «یعنی اینها را تا امام دوازدهم، حضرت قائم (علیه السلام) معتقد شد، تمام کرد، به اتمام رسانید. جمعا 12 امام که نه تن از آنها از فرزندان امام حسین (علیه السلام) هستند».
با این اوصاف بسادگی نتیجه گرفته میشود بدون شک از ابتدای خلقت جهان هستی تنها دین الهی در آسمانها و زمین اسلام بوده و تا ابد نیز خواهد بود و خدا در هیچ دورانی هیچ پیامبری را برای بنیانگزاری و ترویج هیچ دین دیگری مبعوث نفرموده است.
همه پیامبران و اولیای الهی مسلمان بوده اند و ولایت محمد و آل محمد (صلوات الله علیهم) را پذیرفته بوده اند و رسالتشان دعوت مردم به دین اسلام بوده است.
آنچه باعث شده این حقیقت کمرنگ شود و ادیان و مذاهب و فرقه هایی متعدد با نامهای دیگر بوجود آید و بعضاً به نام ادیان الهی شناخته شود و گروه زیادی از مردم، سالیان دراز در سردرگمی و حیرت به آنها مشغول شوند، فتنه ها و شبهه افکنی های نسل و نسبی خبیث از بنی آدم بوده است که در قرآن به شجره خبیثه مثال زده شده اند.
این نسل خبیث در برابر اعتقادات توحیدی حق پرستان که به پرستش خدای احد و صمد معتقد بودند مردم را به شریک قرار دادن برای خدا و پرستش خدایان متعدد فرا میخواندند و به همان شیوه با تحریف های متعدد در دین خدا، ادیان دیگری بنیان گذاشتند و هریک را به پیامبری منتسب کردند و به مرور در باور مردم القاء کردند که شما میتوانید به یکی از این ادیان الهی! ایمان داشته باشید.
میزان خباثت شجره خبیثه را از آنجا میتوان دریافت که حتی شیطان رجیم نیز در قیامت از آنان اعلام برائت میکند و میگوید من به شما یاد نداده بودم برای خدا شریک قائل شوید! «وَقَالَ الشَّيْطَانُ لَمَّا قُضِيَ الْأَمْرُ .... إِنِّي کَفَرْتُ بِمَا أَشْرَکْتُمُونِ مِنْ قَبْلُ ...» (ابراهیم - 22) «و شیطان هنگامی که کار به قضاوت برسد میگوید: .... من از همان دوران گذشته شرک شما به خدا را تکفیر میکردم (قبول نداشتم)».
شجره خبیثه با الهام از تعالیم شیطانی و با تمسک به رفتارهایی برخلاف مشیت الهی با سوء استفاده از سادگی و ناآگاهی و زودباوری مردم در تمام طول تاریخ و نسل اندر نسل با بهره گیری از تجارب اسلاف شیطان صفت و ملعون خود، آنچنان فتنه های بس بزرگی را در ابعادی بسیار متنوع و پیچیده طراحی و اجرا کرده اند که هنوز بسیاری از مردم علیرغم تجربه هزاران ساله اقوام پیشین از درک آنها عاجزند.
مثل سلطه گری بر مردم – دعوت یا اجبار مردم در گرایش به عقاید منحرف - ایجاد جو خفقان برای پنهان کردن حقایق – کشتن انبیاء و اولیای خدا به منظور جلوگیری از آگاه کردن مردم - تولید علوم دروغین – شریک قائل شدن برای خدا - تحریف دین خدا – تحریف متن و یا ترجمه کتب الهی – تولید و ترویج روایات دروغین - تحریف تاریخ – معرفی الگوها و پیشوایان و منجیان دروغین- سرگرم کردن مردم به لهو و لعب دنیا – ثروت اندوزی– ایجاد تفرقه میان مردم و تشویق آنان به قتل و غارت و خونریزی و قساوت قلب و ...
نکته بسیار مهم و شایسته تأکید اینست که شجره خبیثه از روی جهالت و نادانی با دین خدا ضدیت نمیکردند و ندانسته مردم را به پرستش غیر خدا ترغیب نمیکردند بلکه از روی آگاهی و عمد و از سر لجاجت و عصیان چنین راهی را در پیش گرفتند. فلذا تکلیفشان با مردم عوام و فریب خورده و جاهل متفاوت است و شدیدترین قهر و عذاب خدا شامل حالشان میشود.
در این زمینه از امام صادق (ع) روایتی نقل شده که جای تأمل دارد. ایشان میفرماید: «هولناکترين و دشوارترين کيفرها در روز قيامت، کيفر هفت نفر است: فرزند آدم (قابيل) که برادرش (هابيل) را کشت؛ نمرود که با حضرت ابراهیم (ع) در رابطه با خدا (و خداپرستى) به جدال و (کينه توزى) پرداخت؛ دو تن از بنى اسرائيل که قوم خود را يهودى و نصرانى کردند؛ فرعون که (ادعاى خدايى کرد) و گفت «منم خداى بزرگ شما»؛ و (بالاخره) دو تن از اين امت که وضع يکى از آنها بدتر از ديگرى است و (جايگاهشان) در تابوت شيشه ای که در زير فلق (شکافى است در برزخ) در درياهايى از آتش قرار دارد». (ثواب الاعمال وعقاب الاعمال، ص 214).
اینگونه روایتها نشان میدهد خشم و غضب الهی بیشتر شامل ائمه کفر که مسبب گمراهی و سردرگمی مردم شده اند خواهد شد. هرچند مردم عوام نیز بنابر قوه عقل و منطق و فطرت پاکی که خدا در ضمیر آنها ودیعه نهاده در برابر اعمال و کردار خود و انتخاب الگو و امام و پیشوایی که در زندگی از او پیروی میکنند مسئولند و خدا در همه حال بر احوال همه بندگان ناظر و آگاه است.
برگشت به ابتدای صفحه
آیا پیامبران الهی همه مسلمان بودند؟
پاسخ کاملا روشن است. آری! قطعاً مسلمان بوده اند و همگی ولایت محمد و آل محمد (صلوات الله علیهم) را پذیرفته بوده اند. اگر جز این بود که خلقت خدا تباه میشد و دین خدا به فساد میگرایید. یقیناً خداوند خالق توانا و حکیم هرگز مشیتی اتخاذ نمیکند که امر و فرمانش ضایع و تباه شود.
همانگونه که در گفتارهای پیشین اشاره نمودیم حضرت آدم (ع) بلافاصله پس از خلقت، با نور محمد و آل محمد (ص) آشناگردید و ملزم به پذیرش ولایت آنان شد.
اما از همان نسل اول فرزندان آدم (ع) دوگانگی رفتار بین بنی آدم بر اثر تأثیر آموزه های شیطانی نمود کرد و به واسطه کم تجربگی ذریه آدم خیلی زود اکثر مردم از دین خدا غافل شدند تاجائیکه در زمان نبوت نوح نبی (ع) تقریباً هیچ بنده مؤمنی در میان مردم یافت نمیشد و بدین سبب باید عذاب فراگیر خدا عنقریب نازل میشد تا این زندگانی بی ثمر را پایان دهد.
اما خداوند رحمن و رحیم از سر حکمت و اتمام حجت، پیامبری را با طول عمری زیاد بر آن مردم به رسالت فرستاد تا بلکه به راه راست هدایت شوند اما نشد و پس از حدود هزار سال نبوت و دعوت دلسوزانه آن شیخ الانبیاء(ع) بجز تعدادی انگشت شمار کسی به دین خدا ایمان نیاورد.
نوح (بعد از نومیدی از هدایت آنان) گفت: «پروردگارا! آنها نافرمانی من کردند و از کسانی پیروی نمودند که اموال و فرزندانشان چیزی جز زیانکاری بر آنها نیفزوده است! (نوح - 21) و (این رهبران گمراه) مکر عظیمی به کار بردند (نوح - 22) و گفتند: دست از خدایان و بتهای خود برندارید (به خصوص) بتهای «وَد»، «سواع»، «یغوث»، «یعوق» و «نسر» را رها نکنید! (نوح -23) و آنها گروه بسیاری را گمراه کردند! خداوندا، ظالمان را جز ضلالت میفزا!» (نوح - 24) (آری، سرانجام) همگی بخاطر گناهانشان غرق شدند و در آتش دوزخ وارد گشتند، و جز خدا یاورانی برای خود نیافتند! (نوح - 25) نوح گفت: «پروردگارا! هیچ یک از کافران را بر روی زمین باقی مگذار! (نوح - 26) چرا که اگر آنها را باقی بگذاری، بندگانت را گمراه میکنند و جز نسلی فاجر و کافر به وجود نمیآورند! (نوح - 27)
به نوح وحی شد که: «جز آنها که (تاکنون) ایمان آوردهاند، دیگر هیچ کس از قوم تو ایمان نخواهد آورد! پس، از کارهایی که میکردند، غمگین مباش!(هود - 36) و (اکنون) در حضور ما و طبق وحی ما، کشتی بساز! و درباره آنها که ستم کردند شفاعت مکن، که (همه) آنها غرق شدنی هستند!»(هود - 37)
اینگونه بود که در آن دوران به خواست خدا یک پاکسازی عظیم بر روی زمین رخ داد و نسل بزرگی از انسانهایی که هیچ امیدی به هدایت خود و ذریه شان نبود هلاک شدند، و پس از آن نسل نوینی از انسانها از ذریه مؤمنان نجات یافته با کشتی نوح تکثیر یافتند.
بنیانگذاری دین همیشگی اسلام پس از طوفان نوح توسط ابراهیم نبی(ع)
اولین پیامبر اولوالعزمی که در این برهه از زمان برای هدایت مردم و بنیانگذاری یک دین همیشگی و پایدار به رسالت مبعوث شد حضرت ابراهیم (علیه السلام و الصلوات) بود که خدا ظرفیت و اهلیت و علم و دانشی بسیار فراگیر و وسیع به او داده بود تا بر اساس آنچه فرشته وحی به او آموخته بود دین جاودانه اسلام را بر اساس اسلام ناب محمدی پی ریزی و بنیان گذاری کند. فلذا در اسلام ناب محمدی او را جد مسلمانان مینامند و بسیاری از آداب و رسوم اسلامی برگرفته از آداب و سنتهای ابراهیمی است.
مِلَّةَ أَبِيکُمْ إِبْرَاهِيمَ ۚ هُوَ سَمَّاکُمُ الْمُسْلِمِينَ مِنْ قَبْلُ
وَفِي هَٰذَا لِيَکُونَ الرَّسُولُ شَهِيدًا عَلَيْکُمْ
وَتَکُونُوا شُهَدَاءَ عَلَى النَّاسِ
شما (مسلمانان) پیروان آئین جدتان ابراهیم هستید؛ او بود که قبل از این دوران شما را مسلمان نامید،
و در این باره باید پیامبر گواه بر شما باشد،
و شما باید گواهان بر مردم باشید!
(حج - 78)
اما نکته قابل تأکیدی که در راستای این گفتار باید به آن شاره کنیم اینست که خدا در قرآن میفرماید ابراهیم و یعقوب به فرزندانشان وصیت کردند به دین اسلام که خدا برایتان برگزیده است پایبند باشید و تا زمانی که عمرتان به سرآید مسلمان باشید!
«وَوَصَّىٰ بِهَا إِبْرَاهِيمُ بَنِيهِ وَيَعْقُوبُ يَا بَنِيَّ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَىٰ لَکُمُ الدِّينَ فَلَا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَأَنْتُمْ مُسْلِمُونَ» (بقره 132) «و ابراهیم و یعقوب فرزندان خود را به این آیین، وصیت کردند؛ (و هر کدام به فرزندان خویش گفتند:) «فرزندان من! خداوند این آیین پاک را برای شما برگزیده است؛ و شما، جز اینکه مسلمان باشید از دنیا نروید!»
«أَمْ کُنْتُمْ شُهَدَاءَ إِذْ حَضَرَ يَعْقُوبَ الْمَوْتُ إِذْ قَالَ لِبَنِيهِ مَا تَعْبُدُونَ مِنْ بَعْدِي قَالُوا نَعْبُدُ إِلَٰهَکَ وَإِلَٰهَ آبَائِکَ إِبْرَاهِيمَ وَإِسْمَاعِيلَ وَإِسْحَاقَ إِلَٰهًا وَاحِدًا وَنَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ» (بقره 133) «آیا هنگامی که مرگ یعقوب فرا رسید، شما حاضر بودید؟! در آن هنگام که به فرزندان خود گفت: «پس از من، چه چیز را میپرستید؟» گفتند: «خدای تو، و خدای پدرانت، ابراهیم و اسماعیل و اسحاق، خداوند یکتا را، و ما برای (اطاعت از امر) او مسلمان هستیم».
حال سؤال اینست که چرا فرزندان یعقوب بر سر این عهد و پیمان باقی نماندند و این فتنه بزرگ عالمگیر را پایه گذاشتند و برای هزاران سال جمعیت زیادی از انسانها را به گمراهی و سردرگمی کشاندند و مبدل به اصلی ترین ائمه کفر شدند و اینهمه عناد و لجبازی با خدا و رسولان خدا نمودند؟ آیا آنها جاهل و ندانم کار بودند؟
آنچه از صراحت آیات قرآن و روایات بر میآید اینست که این قوم لجوج از روی علم و آگاهی و پس از اتمام حجت خدا و رسولان خدا به طور عمد اینچنین رفتار میکنند و خدا مطابق آنچه در قرآن وعده داده تا مدتی به آنان مهلت داده و از آنچه در دنیا میخواهند بهره مند میسازد و ناگهان با پایان گرفتن مهلت همه چیز را از آنان خواهد گرفت.
آیا ائمه کفر نمیدانستند دین خدا اسلام است؟
آیا پیامبران پس از ابراهیم و یعقوب مسلمان نبودند و دینی بجز اسلام داشتند؟
آیا ائمه کفر و نمرودیان و فرعونیان و یهودیان بنی اسرائیل نمیدانستند دین در پیشگاه خدا فقط اسلام است و پیامبران زمانشان مسلمانند و مردم را به دین اسلام دعوت میکنند؟
ببینیم خداوند صادق و دانای مطلق در قرآن چگونه روایت میکند:
1- اسلام ابراهیم و اسماعیل (علیهما السلام):
إِذْ قَالَ لَهُ رَبُّهُ أَسْلِمْ قَالَ أَسْلَمْتُ لِرَبِّ الْعَالَمِينَ
در آن هنگام که پروردگارش به او گفت: به آئین اسلام در آی! - او گفت: «برای (اطاعت امر و جلب رضای) پروردگار جهانیان اسلام آوردم». (بقره - 131)
رَبَّنَا وَاجْعَلْنَا مُسْلِمَيْنِ لَکَ وَمِنْ ذُرِّيَّتِنَا أُمَّةً مُسْلِمَةً لَکَ وَأَرِنَا مَنَاسِکَنَا وَتُبْ عَلَيْنَا إِنَّکَ أَنْتَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ
پروردگارا! ما (ابراهیم و اسماعیل) را مسلمان خودت قرار ده! و از ذریه و دودمان ما نیز، امتی مسلمان خودت، قرار بده! و طرز عبادتمان را به ما نشان ده و توبه ما را بپذیر، که تو توبه پذیر و مهربانی. (بقره 128)
2- اسلام لوط نبی (ع) و کسانی که به او ایمان داشتند:
فَأَخْرَجْنَا مَنْ کَانَ فِيهَا مِنَ الْمُؤْمِنِينَ
ما مؤمنانی را که در آن شهرها (ی قوم لوط) زندگی میکردند (قبل از نزول عذاب) خارج کردیم، (ذاریات – 35)
فَمَا وَجَدْنَا فِيهَا غَيْرَ بَيْتٍ مِنَ الْمُسْلِمِينَ
ولی جز یک خانواده مسلمان در تمام آنها نیافتیم! (ذاریات - 36)
3- تشرف جادوگران بنی اسرائیل به دین اسلام پس از معجزات موسی (ع) علی رغم مخالفت فرعون (دلیلی بر اینکه دین موسی (ع) اسلام بوده است):
قَالَ فِرْعَوْنُ آمَنْتُمْ بِهِ قَبْلَ أَنْ آذَنَ لَکُمْ إِنَّ هَٰذَا لَمَکْرٌ مَکَرْتُمُوهُ فِي الْمَدِينَةِ لِتُخْرِجُوا مِنْهَا أَهْلَهَا فَسَوْفَ تَعْلَمُونَ
فرعون گفت: «آیا پیش از آنکه به شما اجازه دهم، به او ایمان آوردید؟! حتماً این نیرنگ و توطئهای است که در این شهر (و دیار) چیدهاید، تا اهلش را از آن بیرون کنید؛ ولی بزودی خواهید دانست! (اعراف -123)
لَأُقَطِّعَنَّ أَيْدِيَکُمْ وَأَرْجُلَکُمْ مِنْ خِلَافٍ ثُمَّ لَأُصَلِّبَنَّکُمْ أَجْمَعِينَ
سوگند میخورم که دستها و پاهای شما را بطور مخالف [= دست راست با پای چپ، یا دست چپ با پای راست] قطع میکنم؛ سپس همگی را به دار میآویزم! (اعراف - 124)
قَالُوا إِنَّا إِلَىٰ رَبِّنَا مُنْقَلِبُونَ
(ساحران) گفتند: «(مهم نیست،) ما به سوی پروردگارمان باز میگردیم!» (اعراف - 125)
وَمَا تَنْقِمُ مِنَّا إِلَّا أَنْ آمَنَّا بِآيَاتِ رَبِّنَا لَمَّا جَاءَتْنَا
انتقام تو از ما، تنها بخاطر این است که ما به آیات پروردگار خویش -هنگامی که به سراغ ما آمد- ایمان آوردیم؛
رَبَّنَا أَفْرِغْ عَلَيْنَا صَبْرًا وَتَوَفَّنَا مُسْلِمِينَ
پروردگارا! به ما صبـر و تحمل فراوان عنایت فرما و ما را مسلمـان بمیران! (اعراف – 126)
4- فرعونی که موسی و بنی اسراییل را تعقیب کرد تا به دریا رسیدند و دست آخر در دریا غرق شد در واپسین لحظات جان دادن توبه کرد و به خدا گفت من مسلمانم! (دلیلی بر اینکه فرعون هم جاهل و ندانم کار نبود و میدانست دین خدا اسلام است و بنی اسرائیل به دعوت موسی (ع) به دین اسلام مشرف شده اند):
وَجَاوَزْنَا بِبَنِي إِسْرَائِيلَ الْبَحْرَ فَأَتْبَعَهُمْ فِرْعَوْنُ وَجُنُودُهُ بَغْيًا وَعَدْوًا حَتَّىٰ إِذَا أَدْرَکَهُ الْغَرَقُ قَالَ آمَنْتُ أَنَّهُ لَا إِلَٰهَ إِلَّا الَّذِي آمَنَتْ بِهِ بَنُو إِسْرَائِيلَ وَأَنَا مِنَ الْمُسْلِمِينَ
(سرانجام) بنی اسرائیل را از دریا [= رود عظیم نیل] عبور دادیم؛ و فرعون و لشکرش از سر ظلم و تجاوز، به دنبال آنها رفتند؛ هنگامی که غرقاب دامن او را گرفت، گفت: «ایمان آوردم که هیچ معبودی، جز کسی که بنی اسرائیل به او ایمان آوردهاند، وجود ندارد؛ و من از مسلمانان هستم!» (یونس - 90)
5- یوسف نبی (ع) هم مسلمان بود:
رَبِّ قَدْ آتَيْتَنِي مِنَ الْمُلْکِ وَعَلَّمْتَنِي مِنْ تَأْوِيلِ الْأَحَادِيثِ فَاطِرَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ أَنْتَ وَلِيِّي فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ تَوَفَّنِي مُسْلِمًا وَأَلْحِقْنِي بِالصَّالِحِينَ
پروردگارا! بخشی (عظیم) از حکومت به من بخشیدی، و مرا از علم تعبیر خوابها آگاه ساختی! ای آفریننده آسمانها و زمین! تو ولیّ و سرپرست من در دنیا و آخرت هستی، مرا مسلمان بمیران؛ و به صالحین (محمد و آل محمد (ص)) ملحق فرما!» (یوسف - 101)
6- سلیمان نبی (ع) مسلمان بود و ملکه سبا هم پس از آشنایی با دین سلیمان (ع) بنابر آنچه از آداب و رسوم اجداد خود میدانست دریافت که اجدادش در گذشته مسلمان بوده اند (و اکنون دین آنها تحریف شده است) فلذا به حقانیت سلیمان (ع) پی برد و به دعوت او مسلمان شد:
فَلَمَّا جَاءَتْ قِيلَ أَهَٰکَذَا عَرْشُکِ قَالَتْ کَأَنَّهُ هُوَ وَأُوتِينَا الْعِلْمَ مِنْ قَبْلِهَا وَکُنَّا مُسْلِمِينَ
هنگامی که (بلقیس) آمد، به او گفته شد: «آیا عرش تو این گونه است؟» گفت: گویا خود آن است! و قبل از این دوران به ما نیز علم و آگاهی داده بودند و ما مسلمان بودیم!» (نمل - 42).
وَصَدَّهَا مَا کَانَتْ تَعْبُدُ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنَّهَا کَانَتْ مِنْ قَوْمٍ کَافِرِينَ
و او را از آنچه غیر از خدا میپرستید بازداشت، چرا که او [= ملکه سبا] از قوم کافران بود. (نمل - 43)
قِيلَ لَهَا ادْخُلِي الصَّرْحَ فَلَمَّا رَأَتْهُ حَسِبَتْهُ لُجَّةً وَکَشَفَتْ عَنْ سَاقَيْهَا قَالَ إِنَّهُ صَرْحٌ مُمَرَّدٌ مِنْ قَوَارِيرَ
به او گفته شد: «داخل حیاط (قصر) شو!» هنگامی که نظر به آن افکند، پنداشت نهر آبی است و ساق پاهای خود را برهنه کرد (تا از آب بگذرد؛ امّا سلیمان) گفت: «(این آب نیست،) بلکه قصری است از بلور صاف!»
قَالَتْ رَبِّ إِنِّي ظَلَمْتُ نَفْسِي وَأَسْلَمْتُ مَعَ سُلَيْمَانَ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ
(ملکه سبا) گفت: «پروردگارا! من به خود ستم کردم؛ و (اینک) با سلیمان برای (جلب رضای) خداوندی که پروردگار عالمیان است اسلام آوردم!» (نمل - 44)
7- عیسی (ع) و حواریون مسلمان بودند:
فَلَمَّا أَحَسَّ عِيسَىٰ مِنْهُمُ الْکُفْرَ قَالَ مَنْ أَنْصَارِي إِلَى اللَّهِ قَالَ الْحَوَارِيُّونَ نَحْنُ أَنْصَارُ اللَّهِ آمَنَّا بِاللَّهِ وَاشْهَدْ بِأَنَّا مُسْلِمُونَ
هنگامی که عیسی از آنان احساس کفر (و مخالفت) کرد، گفت: «کیست که یاور من به سوی خدا (برای تبلیغ آیین او) گردد؟» حواریان [= شاگردانِ مخصوصِ او] گفتند: «ما یاوران خداییم؛ به خدا ایمان آوردیم؛ و تو (نیز) گواه باش که ما مسلمانیم!.(آل عمران - 52)
وَإِذْ أَوْحَيْتُ إِلَى الْحَوَارِيِّينَ أَنْ آمِنُوا بِي وَبِرَسُولِي قَالُوا آمَنَّا وَاشْهَدْ بِأَنَّنَا مُسْلِمُونَ
و (به یاد آور) زمانی را که به حواریون وحی فرستادم که: «به من و فرستاده من، ایمان بیاورید!» آنها گفتند: «ایمان آوردیم، و گواه باش که ما مسلمانیم!» (مائده - 111)
8- دین همه انبیاء و اولیای خدا اسلام بوده و همه مسلمان بوده اند:
قُلْ آمَنَّا بِاللَّهِ وَمَا أُنْزِلَ عَلَيْنَا وَمَا أُنْزِلَ عَلَىٰ إِبْرَاهِيمَ وَإِسْمَاعِيلَ وَإِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ وَالْأَسْبَاطِ وَمَا أُوتِيَ مُوسَىٰ وَعِيسَىٰ وَالنَّبِيُّونَ مِنْ رَبِّهِمْ لَا نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِنْهُمْ وَنَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ
(ای محمد) بگو: «به خدا ایمان آوردیم؛ و (همچنین) به آنچه بر ما و بر ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و اسباط نازل گردیده؛ و آنچه به موسی و عیسی و (دیگر) پیامبران، از طرف پروردگارشان داده شده است؛ ما در میان هیچ یک از آنان فرقی نمیگذاریم؛ و ما برای (اطاعت امر و جلب رضای) او مسلمانیم.» (آل عمران - 84)
9- دین اسلام همان دینی است که بر پیامبران پیشین عرضه داشته شده بوده:
شَرَعَ لَکُمْ مِنَ الدِّينِ مَا وَصَّىٰ بِهِ نُوحًا وَالَّذِي أَوْحَيْنَا إِلَيْکَ وَمَا وَصَّيْنَا بِهِ إِبْرَاهِيمَ وَمُوسَىٰ وَعِيسَىٰ أَنْ أَقِيمُوا الدِّينَ وَلَا تَتَفَرَّقُوا فِيهِ کَبُرَ عَلَى الْمُشْرِکِينَ مَا تَدْعُوهُمْ إِلَيْهِ اللَّهُ يَجْتَبِي إِلَيْهِ مَنْ يَشَاءُ وَيَهْدِي إِلَيْهِ مَنْ يُنِيبُ
آیینی را برای شما تشریع کرد که به نوح توصیه کرده بود؛ و آنچه را بر تو وحی فرستادیم و به ابراهیم و موسی و عیسی سفارش کردیم این بود که: دین را برپا دارید و در آن تفرقه ایجاد نکنید!
و بر مشرکان گران است آنچه شما آنان را به سویش دعوت میکنید! خداوند هر کس را بخواهد برمیگزیند، و کسی را که به سوی او بازگردد هدایت میکند. (شوری - 13)
10- کسانی که در دین خدا تفرقه انداختند ناآگاه نبودند و بلکه کاملا میدانستند و عمداً چنین کردند:
وَمَا تَفَرَّقُوا إِلَّا مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَهُمُ الْعِلْمُ بَغْيًا بَيْنَهُمْ وَلَوْلَا کَلِمَةٌ سَبَقَتْ مِنْ رَبِّکَ إِلَىٰ أَجَلٍ مُسَمًّى لَقُضِيَ بَيْنَهُمْ وَإِنَّ الَّذِينَ أُورِثُوا الْکِتَابَ مِنْ بَعْدِهِمْ لَفِي شَکٍّ مِنْهُ مُرِيبٍ
آنان پراکنده نشدند مگر بعد از آنکه علم و آگاهی به سراغشان آمد؛
و این تفرقه جویی بخاطر انحراف از حق (و عداوت و حسد) بود؛
و اگر فرمانی از سوی پروردگارت صادر نشده بود که تا سرآمد معیّنی (زنده و آزاد) باشند، در میان آنها داوری میشد؛
و کسانی که بعد از آنها وارثان کتاب شدند نسبت به آن در شک و تردیدند، شکی همراه با بدبینی! (شوری - 14)
11- دین خدا فقط اسلام است:
إِنَّ الدِّينَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلَامُ وَمَا اخْتَلَفَ الَّذِينَ أُوتُوا الْکِتَابَ إِلَّا مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَهُمُ الْعِلْمُ بَغْيًا بَيْنَهُمْ وَمَنْ يَکْفُرْ بِآيَاتِ اللَّهِ فَإِنَّ اللَّهَ سَرِيعُ الْحِسَابِ
دین در نزد خدا، اسلام است.
و کسانی که کتاب آسمانی به آنان داده شد، اختلافی (در آن) ایجاد نکردند، مگر بعد از آگاهی و علم،
آن هم به خاطر ظلم و ستم در میان خود؛
و هر کس به آیات خدا کفر ورزد، (خدا به حساب او میرسد؛ زیرا) خداوند، سریع الحساب است.(آل عمران - 19).
12- هرکس دین دیگری غیر از اسلام برگزیند خدا از او نخواهد پذیرفت:
وَمَنْ يَبْتَغِ غَيْرَ الْإِسْلَامِ دِينًا فَلَنْ يُقْبَلَ مِنْهُ وَهُوَ فِي الْآخِرَةِ مِنَ الْخَاسِرِينَ
و هر کس جز اسلام آیینی برای خود انتخاب کند، از او پذیرفته نخواهد شد؛ و او در آخرت، از زیانکاران است. (آل عمران - 85)
13- ای اهل ایمان نمیرید مگر اینکه مسلمان باشید (تا آخرین لحظه زندگانی تان مسلمان باشید):
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ حَقَّ تُقَاتِهِ وَلَا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَأَنْتُمْ مُسْلِمُونَ
ای کسانی که ایمان آوردهاید! آن گونه که حق تقوا و پرهیزکاری است، از خدا بپرهیزید! و از دنیا نروید، مگر اینکه مسلمان باشید! (باید گوهر ایمان را تا پایان عمر، حفظ کنید!) (آل عمران - 102)
14- اهل کتاب به واسطه اخباری که در کتب پیشین به آنها رسیده است اگر اهل ایمان باشند با تلاوت قرآن خواهند گفت که ما نیز در گذشته مسلمان بوده ایم:
الَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْکِتَابَ مِنْ قَبْلِهِ هُمْ بِهِ يُؤْمِنُونَ
کسانی که قبلاً کتاب آسمانی به آنان دادهایم به آن [= قرآن] ایمان میآورند! (قصص - 52)
وَإِذَا يُتْلَىٰ عَلَيْهِمْ قَالُوا آمَنَّا بِهِ إِنَّهُ الْحَقُّ مِنْ رَبِّنَا إِنَّا کُنَّا مِنْ قَبْلِهِ مُسْلِمِينَ
و هنگامی که بر آنان خوانده شود میگویند: «به آن ایمان آوردیم؛ اینها همه حق است و از سوی پروردگار ماست؛ ما پیش از این هم مسلمان بودیم!» (قصص - 53)
أُولَٰئِکَ يُؤْتَوْنَ أَجْرَهُمْ مَرَّتَيْنِ بِمَا صَبَرُوا وَيَدْرَءُونَ بِالْحَسَنَةِ السَّيِّئَةَ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنْفِقُونَ
آنها کسانی هستند که بخاطر شکیباییشان، اجر و پادششان را دو بار دریافت میدارند؛ و بوسیله نیکیها بدیها را دفع میکنند؛ و از آنچه به آنان روزی دادهایم انفاق مینمایند؛ (قصص – 54)
15- فَإِنْ حَاجُّوکَ فَقُلْ أَسْلَمْتُ وَجْهِيَ لِلَّهِ وَمَنِ اتَّبَعَنِ وَقُلْ لِلَّذِينَ أُوتُوا الْکِتَابَ وَالْأُمِّيِّينَ أَأَسْلَمْتُمْ فَإِنْ أَسْلَمُوا فَقَدِ اهْتَدَوْا وَإِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّمَا عَلَيْکَ الْبَلَاغُ وَاللَّهُ بَصِيرٌ بِالْعِبَادِ
پس اگر به اتمام حجت با تو برخیزند، (با آنها مجادله نکن! و) بگو: «من مسلمانم و با پیروانم رو به خدا دارم» و به آنها که اهل کتاب هستند [= یهود و نصاری] و به سایر مردم عوام بگو: «آیا شما هم مسلمان میشوید؟» پس اگر مسلمان شدند پس هدایت یافته اند و اگر روی برگرداندند (نگران مباش! زیرا) بر تو، تنها ابلاغ (رسالت) است؛ و خدا نسبت به (اعمال و عقاید) بندگان، بیناست.(آل عمران - 20)
برگشت به ابتدای صفحه
یک نتیجه گیری برای شرایط امروز:
پاسخ این شبهه مشهوری که بازماندگان شجره خبیث یهود و دست پروردگان آنها ایجاد کرده اند که این دین برای عربهاست و برای ما نیست یا اینکه ما خودمان کوروش یا پیامبری بنام زرتشت داشته ایم و از این قبیل شبهاتی که به وفور در ذهن عوام و حتی در بین طبقات تحصیل کرده و با سواد مطرح نموده اند چیست؟
آیا اسلام یک دینی برای یک مقطعی از دوران و برای یک قوم و قبیله خاصی بوده است؟
شخصیتهایی مثل زرتشت و کوروش و امثال ذلک کجای این نظام خلقت خدا جای داشته اند؟
آیا خدای دیگری آنان را برای ترویج دین دیگری مبعوث کرده بوده؟
آیا آثار و علائم و مستندات اینگونه ادعاها را میتوان در جایی یافت؟
آیا این گونه شبهات تکرار کلیشه ای شیطنتهای شجره خبیثه نیست که از اجداد ملعون خود یاد گرفته اند؟
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته
اللهم صلی علی محمد و آل محمد بافضل السلام و الصلوات و التحیات و صلی علی جمیع الانبیاء و المرسلین
مهدی جمالی کیا - 27 رجب 1443 ه.ق مطابق با عید سعید مبعث محمد مصطفی (ص)
بستن *نام و نام خانوادگی * پست الکترونیک * متن پیام |