• ذبح عظیم
حضرت ابراهیم (ع) بنیانگزار دین اسلام و جد بزرگ امت اسلامی است. و در مقام امام مردم، با نگاهی وسیع برای تمام نسل بشر تا قیامت الگو ارائه نموده است. در فصل گذشته با استناد به آیات قرآن و روایاتی از پیامبر ختمی مرتبت (ص) به جایگاه و مقام بی نظیر این خلیل خدا در نزد خدا و پیامبر اسلام (ص) اشاره کردیم. همچنین بیان داشتیم که بسیاری از احکام دینی ما مسلمانان از سنتهای پاک ابراهیمی الگو برداری شده است. خداوند منان تقریباً تمام آرزوها و درخواستهای پاک آن پیامبر دلسوز و مهربان را که به درگاه پروردگار عرضه داشت (و در قرآن از آنها یاد شده) اجابت نمود. اجابت برخی دعاهای آن حضرت، در دوران زندگی پربرکت ایشان تجلی یافت و برخی مستلزم گذر زمان بود تا شرایط تحقق آن فراهم گردد. تحقق برخی دعاها و آرزوهای حضرت ابراهیم (ع) در دورانهای بعد از حیات ایشان و علی الخصوص در زمان نبوت پیامبر خاتم (ص) و ظهور دین اسلام به خوبی مشاهده میشود.
در این مبحث میخواهیم به ماجرای ذبح اسماعیل (ع) توسط ابراهیم نبی (ع) اشاره کنیم. این ماجرا بسیار مهم است. در آیات 102 تا 107 سوره صافات صراحتاً بیان شده که این امر یک آزمون بزرگ الهی بود و چون صداقت حضرت ابراهیم (ع) در عمل به وعده ای که به خدا داده بود اثبات گردید و فرزندش اسماعیل (ع) هم تسلیم محض امر خدا شد، خدا آن بزرگواران را از انجام آن بازداشت و آن را به «ذبح عظیم» فدیه نمود: («وَفَدَيْنَاهُ بِذِبْحٍ عَظِيمٍ» (صافات 107) «و ما فدیه دادیم آن را به ذبح عظیم»).
براساس برخی تفاسیر «ذبح عظیم» ذبح اباعبدالله الحسین (ع)، فرزند اشرف مخلوقات عالم (پیامبر خاتم (ص)) است که بدست شقی ترین و شرور ترین خلق خدا صورت میگیرد. «ذبح عظیم» ذبحی است که خدا از آن به عظمت یاد میکند و خبر آن را قبل از خلقت آدم به اهل آسمان داده و ملائک وحی الهی نیز این خبر را در همه دورانها به انبیاء و اولیاء خدا رسانده اند.
یعنی خدا، نذر و آرزوی ابراهیم (ع) مبنی بر ذبح فرزندش در راه خدا را پذیرفت و آن را به اصل ماجرای ذبح عظیم یعنی ماجرای ذبح اباعبدالله الحسین (ع) نسبت داد!.
این موضوع در روایاتی از ائمه معصومین (علیهم السلام) مورد اشاره قرار گرفته است و ما در این گفتار سعی میکنیم به توصیف این تعبیر و تفسیر بپردازیم و در ادامه، با نتیجه گیری از آن، گفتارمان را پی بگیریم.
خداوند متعال در آیات 83 تا 111 سوره مبارکه صافات یکی از مهمترین فرازهای زندگی حضرت ابراهیم (ع) را بیان فرموده که شایسته توجه و تعمق ویژه است.
این بیان خداوند متعال در ابتدا شامل اشاره ای به مقدمات، سپس اصل ماجرا و در نهایت ،نتیجه آن میشود. این سه بخش از ماجرا هریک مطالب فراوانی برای تفکر و تأمل و تفسیر دارد. ولی ما مجالی برای گسترش بحث نداریم و فقط برای برجسته کردن این موضوعات، اشاره ای مختصر به آنها میکنیم.
کلیات این سه موضوع مهمی که در آیات 83 تا 111 سوره مبارکه صافات در باره حضرت ابراهیم (ع) مطرح شده در یک نگاه سطحی عبارتند از:
- بیان آمادگی و استعداد بی نظیر حضرت ابراهیم (ع) برای پذیرش این بار سنگین و البته این موهبت بزرگ الهی (اسلام آوردن او).
- اشاره به برخی از شاخص ترین آزمونهای بزرگی که خدا آن حضرت را به آنها آزمود و او به همراه خانواده و امت مؤمنش به خوبی و همانطور که خدا میخواست از عهده آن برآمدند و رضایت خدا را در بالاترین درجات جلب کردند.
- و در نهایت اشاره به پاداش بزرگ این همه اخلاص و مجاهدت.
• آیه 83 سوره صافات: «وَإِنَّ مِنْ شِيعَتِهِ لَإِبْرَاهِيمَ» «و همانا ابراهیم از شیعیان اوست».
روایتی از امام جعفر صادق (ع)هست که دلالت دارد بر اینکه حضرت ابراهیم (ع) ولایت پیامبر خاتم (محمد مصطفی (ص)) و اهل بیت گرامی او (علیهم السلام) را پذیرفت. فلذا خدا او را (بنابر دعا و درخواست آنحضرت) از شیعیان علی (ع) قرار داد و اینست شأن نزول این آیه.
این روایت یکی از روایتهای مشهور به «حدیث نور» است که از قول ائمه معصومین (علیهم السلام) نقل شده و هم معنی «حدیث نور» منقول از پیامبر گرامی اسلام (ص) است. کلیات تعبیر این احادیث اینگونه است که خداوند متعال، اولین باری که اراده خلقت این جهان را فرمود، ابتدا نور محمد مصطفی (ص) را آفرید و سپس، از نور محمد (ص) نور اهل بیت گرامیش (علیهم السلام) را آفرید و سپس، از نور آنها ملائک، و همۀ جهان و جهانیان را آفرید.
از قول امام علی (ع) روایت شده که فرمود: «إِنَّ اَللَّهَ خَلَقَ نُورَ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ قَبْلَ خَلْقِ اَلْمَخْلُوقَاتِ کُلِّهَا بِأَرْبَعِمِائَةِ أَلْفِ سَنَةٍ وَ أَرْبَعَةٍ وَ عِشْرِينَ أَلْفَ سَنَةٍ وَ خَلَقَ مِنْهُ اِثْنَيْ عَشَرَ حِجَاباً وَ اَلْمُرَادُ بِالْحُجُبِ اَلْأَئِمَّةُ عَلَيْهِمُ السَّلاَمُ» «خدا نور محمد (ص) را چهار صد و بیست و چهار هزار سال قبل از خلقت تمامی دیگر مخلوقات آفرید. و از او دوازده حجاب دیگر آفرید. (مراد از دوازده حجاب ائمه معصومین (علیهم السلام) هستند)». (بحارالانوار جلد 25 صفحه 24)
در جایی دیگر میخوانیم، امام حسین (ع) از قول پیامبر گرامی اسلام (ص) روایت میکند: «جبرائیل (ع) به من خبر داد که وقتی خداوند تبارک و تعالی اسم محمد (ص) را بر جانب عرش خود ثبت فرمود گفتم پروردگارا این اسمی که بر سرادق عرش مکتوب فرمودی را عزیزترین خلق تو میبینم. آنگاه خدا دوازده شبح بدنهای بدون روح را بین آسمان و زمین نشان او داد. پس او (جبرائیل (ع) ) به خدا گفت به حقی که آنها بر تو دارند از تو میخواهم که مرا از آنها با خبر فرمایی. خدا فرمود «این نور علی ابن ابیطالب است. این نور حسن. این نور حسین. این نور علی ابن حسین. این نور محمد ابن علی. این نور جعفر ابن محمد. این نور موسی ابن جعفر. این نور علی ابن موسی. این نور محمد ابن علی. این نور علی ابن محمد. این نور حسن ابن علی. و این نور حجت قائم منتظر است». پس رسول خدا فرمود هیچ احدی نیست که به خدا تقرب جوید به واسطه این خاندان مگر اینکه خدا او را از آتش برهاند» (بحار الانوار جلد۳۶ - صفحه۳۴۱).
بنا بر روایتهای متعدد، تمام انبیاء و رسولان خدا در هنگام آغاز امر رسالت از وجود شریف محمد و آل محمد (ص) با خبر میشده اند و ولایت ایشان را میپذیرفته اند. چرا که محمد و آل محمد (ص) اصل و اساس خلقت این جهانند و برتمام اهل عالم (وموجودات عالم) برتری و ولایت دارند.
بر اساس روایت منقول از حضرت امام جعفر صادق (ع) جبرائیل امین (ع) در مکاشفه ای، انوار مطهر محمد و آل محمد (ص) و شیعیان آنها را به حضرت ابراهیم (ع) نشان داد و آن حضرت در باره ماهیت یک یک آن انوار مطهر از جبرائیل (ع) سؤال کرد و آگاهی یافت. آنگاه در کمال تواضع و خلوص نیت، فرمود من ولایت محمد و آل محمد (ص) را میپذیرم. بنابراین ابراهیم نبی (ع) در پیشگاه خدا از مسلمانان و شیعیان محمد و آل محمد (ص) محسوب میشود و این آیه در وصف اوست. با این توصیف معلوم میشود حضرت ابراهیم (ع) نیز همچون دیگر رسولان خدا محمد و آل محمد (ص) را شناخته و از ولایت آنها بر همه خلق عالم اطلاع و آگاهی یافته و ولایت آنان را پذیرفته بود.
حضرت عبد العظیم حسنی (ع) از امام هادی (ع) چنین روایت میکند که ایشان فرمودند: «إنَّمَا اتَّخَذَ اللّهُ عَزَّوَجَلَّ إبراهِیمَ خَلیلاً لِکَثرَةِ صَلاتِهِ عَلی مُحَمَّدٍ و أهلِ بَیتِهِ علیهم السلام» «خداوند عز و جل، ابراهیم (ع) را دوست خود برگرفت؛ به سبب آنکه او بر محمّد و اهل بیتش (ص) بسیار درود میفرستاد».(علل الشرائع، جلد ۱، صفحه ۳۴)
• آیه 84 سوره صافات: «إِذْ جَاءَ رَبَّهُ بِقَلْبٍ سَلِيمٍ» (صافات - آیه 83) «هنگامی که با ضمیری (فطرتی) پاک (و از روی صداقت محض) به سوی پروردگارش روی آورد».
• آیات 85 تا 96 سوره صافات: این آیات اشاره دارد به ماجرای مامورشدن حضرت ابراهیم (ع) برای شکستن بتها، که یکی از برجسته ترین ماموریتهای بزرگ و امتحانات دشوار الهی برای آن حضرت بود. ابراهیم نبی (ع) که در گذشته رسالتهای بزرگ دیگری مثل هدایت ستاره پرستان و هدایت ماه پرستان و هدایت خورشید پرستان را به خوبی پشت سر گذاشته بود و رضایت باریتعالی را در بالاترین مراتب جلب نموده بود، توانست بازهم به بهترین شکل ممکن و با آن منطق زیبا و مستحکم، این رسالت خطیر را به انجام برساند و باز هم رضایت خدا را در بالاترین درجات کسب کند.
• آیه 97 سوره صافات: «قالُوا ابْنُوا لَهُ بُنْيَانًا فَأَلْقُوهُ فِي الْجَحِيمِ» این آیه ماجرای خشم نمرودیان و صدور فرمان برپا کردن آتش بزرگ و تلاش برای سوزاندن آن پیامبر خدا را نقل میکند.
• آیه 98 سوره صافات: «فَأَرَادُوا بِهِ کَيْدًا فَجَعَلْنَاهُمُ الْأَسْفَلِينَ» این آیه اشاره ای کوتاه دارد به معجزه بزرگ الهی و نجات حضرت ابراهیم (ع) از آتش نمرودیان.
• آیه 99 سوره صافات: «قَالَ إِنِّي ذَاهِبٌ إِلَىٰ رَبِّي سَيَهْدِينِ» ابراهیم نبی (ع) (وقتی از این مهلکه بسلامت بیرون آمد) فرمود: «من بسوی پروردگارم میروم که او مرا هدایت خواهد کرد». یکی از تفسیرهای ذیل این آیه اینست که پس از این معجزه که موجب تقویت ایمان مؤمنان شد و عده زیاد دیگری هم به جمع مؤمنان پیوستند، آن حضرت برای در امان ماندن مردم مؤمن از شر آزار واذیت نمرودیان (بنا بر مشیت الهی که یک آزمون بزرگ دیگر بود) مردم را دعوت به هجرت از آن سرزمین کرد. امت مؤمن ابراهیمی دعوت پیامبرشان را پذیرفتند و همراه او از آن سرزمین هجرت کردند (تا در محیطی امن به گسترش دین خدا مشغول شوند). این همدلی امت و امام تا قبل از ظهور پیامبر خاتم (ص)، در زمان هیچ پیامبری بوجود نیامده بود. لذا خداوند متعال در قرآن کریم، هم ابراهیم نبی (ع) و هم امت ابراهیمی را برای همه مؤمنان عالم، الگویی خوب معرفی مینماید. «قَدْ کانَتْ لَکُمْ اُسْوَهُ حَسَنَهٌ فی اِبْراهیمَ وَ الذَّینَ مَعَهُ» (ممتحنه - 4) «همانا در ابراهیم وکسانی که با او بودند برای شما الگوی نیکویی هست».
• آیه 100 سوره صافات: «رَبِّ هَبْ لِي مِنَ الصَّالِحِينَ» «پروردگارا (مقامی) از (مقامات) بندگان صالح به من ببخش».(در بسیاری از ترجمه ها و تفسیرها تعبیر به این شده که ابراهیم از خدا فرزندی خواست که از بندگان صالح باشد). این آیه به نکات مهمی اشاره میکند: اول اینکه حضرت ابراهیم (ع) پس از انجام موفقیت آمیز ماموریتها و آزمونهای بزرگ الهی و جلب رضایت خدا از خدا چنین درخواستی نمود. (در حالیکه به کهولت سن هم رسیده بود و هنوز فرزندی نداشت). دوم اینکه درخواست فرزند از خدا را با کنایه ای قابل تأمل مطرح نمود!. از خدا خواست چیزی (مقامی) از «صالحین» به او ببخشد!. «صالحین» چه کسانی هستند؟. بطور خاص «صالحین» به محمد وآل محمد (صلوات الله علیهم) اطلاق میشود که کار خلق خدا را اصلاح میکنند.
بعبارتی حضرت ابراهیم (ع) از آن زمان که جناب جبرائیل امین (ع) آن انوار مطهر را به او نشان داد و او را از حکمت وجود آنان آگاه کرد، نور آن فرزند رسول خاتم (ص) که در راه خدا ذبح میشود و موجب احیای دین خدا میگردد برایش جذابیت فوق العاده ای داشت و دانست که این نور در تشخیص حق و باطل برای مردم اعجاز میکند. از طرف دیگر میدید پدر و مادری که این فرزند را تربیت مینمایند چه مقام والایی در نزد خدا دارند.
لذا دائماً در فکر و رؤیای آن بود که آیا میشود لطف خدا شامل حالش شود و به مقام آن پدری دست یابد که فرزندش را طوری تربیت کند که حاضر شود تن به مشیت الهی دهد و در راه احیای دین خدا ذبح شود و ایثار خون او موجب تشخیص حق از باطل شده و سبب هدایت مردم به دین خدا شود؟. آرزو و رؤیایی که حضرت ابراهیم در سر داشت این بود که ای کاش خدا لطف کند و چنین مقامی را نصیب او نماید و در دلش با خدا عهد و پیمان میبست که اگر آرزویش برآورده شود، هر وقت خدا اراده فرمود به ذبح فرزندش (در راه خدا) رضایت بدهد.
• آیه 101 سوره صافات: «فَبَشَّرْنَاهُ بِغُلَامٍ حَلِيمٍ» خداوند در پاسخ این درخواست، بشارت پسری جوان و صبور را به وی داد. (حضرت ابراهیم (ع) براساس آنچه از مشیت الهی درک نموده بود میدانست که این بشارت، آغاز یک آزمون بزرگ دیگر است).
• آیه 102 سوره صافات: «فَلَمَّا بَلَغَ مَعَهُ السَّعْيَ قَالَ يَا بُنَيَّ إِنِّي أَرَىٰ فِي الْمَنَامِ أَنِّي أَذْبَحُکَ فَانْظُرْ مَاذَا تَرَىٰ» زمانیکه آن پسر به سن سعی (سن بلوغ و توانایی کار و کوشش) رسید (و البته پدر و مادر و فرزند در این مدت آزمونهای سخت دیگری را پشت سر گذاشته بودند) نوبت به یکی از سخت ترین آزمونهای الهی رسید.
حضرت ابراهیم (ع) طی چند شب خوابهایی میدید که از تعبیر آنها اینگونه برداشت نمود، گویا خداوند متعال اراده فرموده او را با ذبح فرزندش بیازماید. لذا پس از اینکه به یقین رسید آنچه در خوابهایش دیده مبتنی بر مشیت الهی است، موضوع را با فرزندش اسماعیل (ع) درمیان گذاشت و نظر فرزندش را پرسید. (چرا که فرزند نیز میبایست با آگاهی و رضایت قلبی تن به این آزمون الهی میداد).
• ادامه آیه 102 سوره صافات: «قَالَ يَا أَبَتِ افْعَلْ مَا تُؤْمَرُ سَتَجِدُنِي إِنْ شَاءَ اللَّهُ مِنَ الصَّابِرِينَ» فرزند که تربیت شده ابراهیم نبی بود (ع) و همچون پدر و مادر بزرگوارش همیشه در برابر خواست و مشیت الهی تسلیم محض بود بدون درنگ پاسخ داد: «ای پدر آنچه را (که از جانب خدا) مامور انجام آن شده ای انجام بده که مرا (در برابر این آزمون سخت الهی) شکیبا (و تسلیم) خواهی یافت».
• آیه 103 سوره صافات: «فَلَمَّا أَسْلَمَا وَتَلَّهُ لِلْجَبِينِ». پس هنگامی که پدر و پسر (هردو) «تسلیم» امر خدا شدند و پدر پیشانی (جبین) پسر را برخاک گذاشت تا اورا ذبح کند؛
• آیه 104 و 105 سوره صافات: «وَنَادَيْنَاهُ أَنْ يَا إِبْرَاهِيمُ» «قَدْ صَدَّقْتَ الرُّؤْيَا إِنَّا کَذَٰلِکَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ». از جانب خدا (به واسطه فرشته وحی) ندایی به ابراهیم نبی (ع) رسید که دست نگهدار ای ابراهیم!. چرا که تو آن رؤیایت را تحقق بخشیدی. (به عبارتی دیگر، صداقت خود را در برابر آنچه در زمانی که از خدا فرزند میطلبیدی و در رؤیاهایت به آن میاندیشیدی نشان دادی). و اینگونه است که ما به بندگان نیکوکار پاداش میدهیم. (پاداش در برابر آزمون داده میشود و بزرگی و اهمیت پاداش نیز به خلوص نیت بندگان و توانایی جلب رضایت خدا بستگی دارد. پس خدا میخواهد پاداشی بدهد که در شأن رفتار بسیار پسندیده ابراهیم واسماعیل (علیهم السلام) باشد.).
• آیه 106 سوره صافات: «إِنَّ هَٰذَا لَهُوَ الْبَلَاءُ الْمُبِين» خداوند در این آیه تأکید میکند که بطور واضح، این امر یک آزمون بزرگ الهی بود. (و شما پدر و مادر و فرزند نشان دادید با صداقت تمام، در برابر خواست و مشیت الهی «تسلیم محض» و به آنچه که خدا را راضی میکند «راضی» هستید).
• آیه 107 سوره صافات: «وَفَدَيْنَاهُ بِذِبْحٍ عَظِيمٍ». «و فدیه دادیم آن را به ذبح عظیم!».
(«ذبح عظیم» در پیشگاه خدا ذبح اباعبدالله الحسین(ع) است (که در پیشگاه خدا بزرگترین ماجرای ذبح در عالم خلقت است).
این یعنی پدر و مادر و فرزند (ابراهیم و هاجر و اسماعیل (علیهم السلام)) توفیق یافته اند همه آزمونهای سخت الهی را همانگونه که خواست خدا بوده به خوبی پشت سر بگذارند و رضایت خدا را در بالا ترین درجات ممکن بدست آورند. فلذا اکنون خداوند باریتعالی دعای حضرت ابراهیم (ع) (رَبِّ هَبْ لِي مِنَ الصَّالِحِينَ) را مستجاب نموده و میخواهد پاداشی بزرگ به آنها بدهد.
ابراهیم (ع) با مشاهده آن انواری که جبرئیل امین (ع) به او نمایانده بود آرزو داشت به مقام پدری دست یابد که فرزندش روزی در راه احیای دین خدا ذبح میشود. بلکه بدین سبب بیش از پیش به مقام قرب الهی و خلیل اللهی برسد. او پیامبری مهربان بود و میخواست از درگاه پروردگار عالمیان مقام شفاعت گنهکاران را کسب کند و کار دنیا و آخرت خلق خدا را اصلاح کند.
خدا در این آیه میفرماید «وَفَدَيْنَاهُ بِذِبْحٍ عَظِيمٍ». یعنی ای ابراهیم! همانگونه که آرزو داشتی و دعا کردی، اکنون تقدیر خدا بر این قرار گرفت که آرزوی تو را (که در رؤیایت به آن میاندیشیدی) فدیه دهد به ماجرای «ذبح عظیم»!. چرا که تو و فرزندت ثابت کردید ظرفیت و اهلیت آن را دارید و اکنون خدا میخواهد پاداشی فراتر از آرزوهایی که در رؤیاهایت داشتی به شما بدهد. یعنی دعایت مستجاب شد و مقام آن پدری که راضی میشود فرزندش در راه خدا ذبح شود به تو داده شد!. یعنی تو و فرزندت به اصل ماجرای «ذبح عظیم» نسبت داده شدید شد!. یعنی به خواست خدا، نور حسین (ع) در ذریۀ نسل تو از اسماعیل (ع) خواهد بود. یعنی بالاتر از آن چون حسین فرزند محمد و علی و فاطمه (صلوات الله علیهم) است پس پدر و مادر حسین و جد بزرگوارش محمد مصطفی (صلوات الله علیهم) نیز از ذریۀ تو و هاجر و اسماعیل (ع) خواهند بود. یعنی مصلح آخر الزمان اباصالح المهدی (عج) نیز از نسل تو و اسماعیل (ع) خواهد بود. یعنی همه آن انوار مطهره ای که جبرئیل نشانت داد در نسل تو و اسماعیل (ع) قرار خواهد گرفت. و این خیلی بیشتر از آن چیزی بود که ابراهیم خلیل الرحمن (ع) دعا کرده بود!. چه پاداش بزرگی!. ابراهیم و اسماعیل (علیهم السلام) با شنیدن این خبر به هیجان آمدند و به حمد و تکبیر خدا پرداختند: «اَللهُ اَکْبَرُ، اَللهُ اَکْبَرُ، لا اِلـهَ اِلاَّ اللهُ وَ اللهُ اَکْبَرُ، اَللهُ اَکْبَرُ، و للهِ الْحَمْدُ، اَللهُ اَکْبَرُ عَلى ما هَدانا، وَ الْحَمْدُ لِلّهِ عَلى ما أبْلانا و ...». ذکر تکبیرهای آنان در عید قربان علاوه بر حجاج بر همه مسلمین سفارش شده است.
در این هنگام خداوند متعال ابراهیم نبی (ع) را مأمور فرمود به شکرانه این موهبت بزرگ الهی گوسفندی را قربانی نماید. قربانی کردن گوسفند (و چهارپایان حلال گوشت) نیز از سنتهایی است که یادگار ابراهیم نبی (ع) است. در اسلام سنت «قربانی کردن» علامت بندگی خدا و از بهترین وسیله ها برای تقرب به درگاه خداست. لذا علاوه بر اینکه در مناسک حج بر حجاج فرض گردیده است در زندگی روزمره مسلمین نیز به استحباب آن تأکید شده است. مخصوصا وقتی خدا نعمت خاصی به کسی میدهد مثل فرزند یا مالی که قابل توجه باشد.
• آیه 108 سوره صافات: «وَتَرَکْنَا عَلَيْهِ فِي الْآخِرِينَ» «و از این ماجرا برای آیندگان میراثی باقی گذاشتیم». یعنی چیزهایی (در ابعاد مادی و معنوی)هست که به آیندگان (خواص و عوام) ارث میرسد.
• آیه 109 سوره صافات: «سَلَامٌ عَلَىٰ إِبْرَاهِيمَ» «سلام و درود (خدا و بندگان خدا) بر ابراهیم.»
• آیه 110 سوره صافات: «کَذَٰلِکَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ» «ما اینگونه به نیکوکاران پاداش میدهیم». (تاکید مجدد بر اینکه این پاداش بزرگ به پاس اعمال نیکوی آنان بود و آنها ثابت کردند ظرفیت و اهلیت این پاداش را دارند).
• آیه 111 سوره صافات:«إِنَّهُ مِنْ عِبَادِنَا الْمُؤْمِنِينَ» «به درستی (کاملا روشن و آشکار است) که ابراهیم (ع) از بندگان مومن خداست».
روایتی از امام علی ابن موسی الرضا (ع) ذیل آیه 107 سوره مبارکه صافات «وَفَدَيْنَاهُ بِذِبْحٍ عَظِيمٍ» روایت شده است که ما در این ترجمه و برداشتی که بیان گردید از آن بهره گرفتیم:
در صفحه 226 از جلد 44 بحارالانوار، روایتی از امام رضا (ع) نقل شده که سند آن را «عيون أخبار الرضا (ع) - باب ١٧ - ج ١ - ص ٢٠٩» ذکرنموده است و ما به جهت اهمیت موضوع به آن اشاره میکنیم. آن حضرت در تفسیر این آیه میفرماید: خداوند « ذبح عظیم» را پاداش این عمل قرار داد و به حضرت ابراهیم فرمود که از ذبح اسماعیل (ع) منصرف شود. حضرت ابراهیم (ع) آرزو کرد کاش مى شد فرزندش را به دست خود ذبح کند تا به سبب درد و مصیبتى که از این راه به دل و جان او وارد مى شود (مصیبت پدری که عزیزترین فرزندش را به دست خود در راه خدا ذبح کرده) بالاترین درجات اهل ثواب در مصیبت ها را به دست آورد. در این اثنا خطاب وحى از پروردگار جلیل به ابراهیم خلیل رسید که محبوب ترین مخلوقات من نزد تو کیست؟ ابراهیم (ع) عرضه داشت: هیچ مخلوقى پیش من محبوب تر از حبیب تو محمد (صلی الله علیه و آله) نیست. پس وحى آمد که آیا او را بیشتر دوست دارى یا خودت را ابراهیم (ع) گفت: او پیش من از خودم محبوب تر است. خداوند متعال فرمود: فرزند او را بیشتر دوست دارى یا فرزند خود را ابراهیم (ع) عرض کرد: فرزند او را بیشتر دوست دارم. پس حق تعالى فرمود: آیا ذبح فرزند او(امام حسین(ع)) به «دست دشمنان» از روى ستم، بیشتر دل تو را مى سوزاند یا ذبح فرزند خودت به «دست خودت» در اطاعت من!. عرض کرد: پروردگارا! ذبح او به دست دشمنان بیشتر دلم را مى سوزاند. در این هنگام خداوند خطاب کرد؛ اى ابراهیم! پس به یقین جمعى که خود را از امت محمد (صلی الله علیه و آله) مى شمارند، فرزند او حسین(ع) را از روى ظلم و ستم و با عداوت و دشمنى، ذبح خواهند کرد و به این سبب مستوجب خشم و عذاب من مى گردند. ابراهیم (ع) از شنیدن این خبر جانکاه، ناله و فریاد بر آورد و قلب و جان او به درد آمد و بسیار گریه نمود و دست از گریه بر نمى داشت تا این که وحى از جانب پروردگار جلیل رسید: «اى ابراهیم! گریه تو بر فرزندت اسماعیل اگر او را به دست خود ذبح مى کردى را، فدا کردم به گریه اى که تو بر حسین (ع) و شهادتش کردى و بدین سبب بالاترین درجات اهل ثواب در مصیبت ها را به تو دادم. در پایان امام رضا (ع) فرمود: این است مفهوم قول خداوند عز وجل؛ «وَ فَدَیناهُ بِذِبْحٍ عَظِیمٍ»
بستن *نام و نام خانوادگی * پست الکترونیک * متن پیام |