menusearch
mahdijamalikia.ir

مقاله «ذبح عظیم از منظر موعظه حسنه» ارسالی از طرف آقای محمد پور نادعلی

چهارشنبه بیستم بهمن ۰۰
(0)
(1)
مقاله «ذبح عظیم از منظر موعظه حسنه» ارسالی از طرف آقای محمد پور نادعلی

ذبح عظیم از منظر موعظه حسنه

مقاله ارسالی از دوست عزیزم محمد پور نادعلی (با اندکی ویرایش و بازنویسی)

 

 

آفریدگار دانا و توانای این جهان هستی می‌توانست انسان ها را بر پایه یک دین واحد بیافریند تا زمینه هیچ اختلافی در میان آنها نباشد و همگان چه از روی قبول و چه از روی اکراه به طاعت و بندگی او مشغول باشند.


«وَ لَوْ شَاءَ رَبُّکَ لَآمَنَ مَن فِی الأَرْضِ کُلُّهُمْ جَمِیعًا أَفَأَنتَ تُکْرِهُ النَّاسَ حَتَّى یَکُونُواْ مُؤْمِنِینَ» «و اگر پروردگار تو مى‏خواست، تمام کسانى که روى زمین هستند، همگى به (اجبار) ایمان مى‏آوردند. آیا تو مى‏خواهى مردم را مجبور سازى که ایمان بیاورند؟! (ایمان اجبارى چه سودى دارد؟!)» (یونس - 99)


اما گویا مشیت ایزد یکتا بر این بوده که انسان را موجودی صاحب اختیار بیافریند تا قابلیت آزموده شدن داشته باشد و بتواند به انتخاب خود عبادت و بندگی خدا را برگزیند و برای خدا شریکی قائل نشـود.


یکی از موهبات خاص الهی برای بنی آدم موهبت عقل است که در نتیجه آن، انسان به خواست خدا اختیار یافته در کار خدا و خلق خدا تفکر و تامل کند و در گرایشات دینی و گزینش عقیده و ایمان، آزادی داشته باشد.


لذا در دین خدا، آزادی عقیده حق طبیعی هر انسانی است و هر کسی می‌تواند با آزادی کامل، هر عقیده و مرامی را که بخواهد، انتخاب کند. و صد البته که بر اساس وعده های راستین الهی همین آزادی و اختیار و حق انتخاب است که موجب برتری اهل ایمان می‌شود و در پاداش و عقاب انسانها در روز جزا ملاک قرار خواهد گرفت.


مرور چند آیه دیگر از قرآن کریم در باره همین موضوع:

  • «لَا إِکْرَاهَ فِي الدِّينِ قَدْ تَبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَيِّ فَمَنْ يَکْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَيُؤْمِنْ بِاللَّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَکَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَىٰ لَا انْفِصَامَ لَهَا وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ» «در قبول دین، اکراهی نیست. (زیرا با ابلاغ برترین دین از جانب آخرین رسول خدا) راه درست از راه انحرافی، کاملا روشن شده است. بنابر این، کسی که (با اراده خویش) به طاغوت [= بت و شیطان، و هر موجود طغیانگر] کافر شود و به خدا ایمان آورد، به دستگیره محکمی چنگ زده است، که گسستن برای آن نیست. و خداوند، شنوا و داناست». (بقره - 256)
  • «فَإِنْ أَعْرَضُوا فَمَا أَرْسَلْنَاکَ عَلَيْهِمْ حَفِيظًا إِنْ عَلَيْکَ إِلَّا الْبَلَاغُ ...» «پس اگر روی‌گردان شوند (غمگین مباش)، ما تو را حافظ آنان (و مأمور اجبارشان) قرار نداده‌ایم؛ وظیفه تو تنها ابلاغ است». (شوری - 48)
  • «وَ قُلِ الْحَقُّ مِنْ رَبِّکُمْ فَمَنْ شَاءَ فَلْيُؤْمِنْ وَمَنْ شَاءَ فَلْيَکْفُرْ ...» «بگو: «اینها حقیقتی است از سوی پروردگارتان! هر کس می‌خواهد ایمان بیاورد و هر کس میخواهد کافر گردد!» (کهف - 29)    
  • «و َقَالَ الَّذِينَ أَشْرَکُوا لَوْ شَاءَ اللَّهُ مَا عَبَدْنَا مِنْ دُونِهِ مِنْ شَيْءٍ نَحْنُ وَلَا آبَاؤُنَا وَلَا حَرَّمْنَا مِنْ دُونِهِ مِنْ شَيْءٍ کَذَٰلِکَ فَعَلَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَهَلْ عَلَى الرُّسُلِ إِلَّا الْبَلَاغُ الْمُبِينُ» «مشرکان گفتند: اگر خدا می‌خواست (بالاجبار) نه ما و نه پدران ما، غیر او را پرستش نمی‌کردیم؛ و چیزی را بدون اجازه او حرام نمی‌ساختیم! (آری،) کسانی که پیش از ایشان بودند نیز همین کارها را انجام دادند؛ ولی آیا پیامبران وظیفه‌ای جز ابلاغی روشنگرانه دارند؟!» (نحل - 35)

 

با این توصیف مشخص است که خدا به هیچکس اجازه نداده تفکر و عقیده خاصی را بر انسانها تحمیل کند (حتی دین خدا را).
لذا هر گروه و قومی که بدنبال سلطه جویی بر دیگران و تحمیل افکار خاصی بر مردم از طریق جنگ و قتال و اجبار و شبهه افکنی و تحریف و تزویر و ... باشد برخلاف دین خدا عمل کرده و مذموم است حتی اگر به ظاهر از نام دین خدا بهره گرفته باشد و یا حتی اگر به زعم خود نیت خیر داشته باشد.


خداوند قادر و متعال به هیچ یک از پیامبران و اولیائش اجازه نداده در امر تبلیغ دین خدا از سر سلطه و اجبار و فریب و نیرنگ با مردم رفتار کنند. و بلکه مؤکداً آنها را به دعوت مردم با موعظه حسنه و دلیل و برهان و منطق روشن سفارش نموده است.

«ادْعُ إِلَىٰ سَبِيلِ رَبِّکَ بِالْحِکْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَجَادِلْهُمْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ إِنَّ رَبَّکَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنْ ضَلَّ عَنْ سَبِيلِهِ وَهُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِينَ» «با حکمت و اندرز نیکو، به راه پروردگارت دعوت نما! و با آنها به روشی که نیکوتر است، استدلال و مناظره کن! پروردگارت، از هر کسی بهتر می‌داند چه کسی از راه او گمراه شده است؛ و او به هدایت‌یافتگان داناتر است».(نحل - 125)


حتی در برابر برخی مردم گمراه و فریب خورده و جاهل که با انبیاء و اولیای خدا در امر دین بحث و مجادله می‌کنند (آنهایی که احتمال هدایت پذیری داشته باشند و از راه ستمگری و جنگ و قتال وارد نشده باشند) در مرحله اول به گفتمان احسن و رفتارهای شایسته با آنها سفارش نموده است:
«وَلَا تُجَادِلُوا أَهْلَ الْکِتَابِ إِلَّا بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ إِلَّا الَّذِينَ ظَلَمُوا مِنْهُمْ ...» «با اهل کتاب جز به روشی که از همه نیکوتر است مجادله نکنید، مگر با کسانی از آنان که ظالمند ...» (عنکبوت - 46)

 

به سبب فطرت پاک و قوه عقل و منطقی که خدا در وجود انسان ها نهاده هر کس به خوبی می‌تواند با اندکی تدبر و تأمل، کلام حق را از ناحق تشخیص دهد و روز به روز تجربه های جدیدی بیاموزد تا در برابر سخت ترین و پیچیده ترین فتنه ها نیز گمراه نشود.

«الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُولَٰئِکَ الَّذِينَ هَدَاهُمُ اللَّهُ وَأُولَٰئِکَ هُمْ أُولُو الْأَلْبَابِ» «همان کسانی که سخنان را می‌شنوند و از نیکوترین آنها پیروی می‌کنند؛ آنان کسانی هستند که خدا هدایتشان کرده، و آنها خردمندان و صاحبان عقل اند».(زمر - 18)

 

 

قیام امام حسین (ع) از منظر موعظه حسنه


آنچه در این گفتار می‌خواهیم به آن اشاره کنیم ماجرای شهادت فرزند رسولخدا (ص) در صحرای کربلاست. امام حسین (ع) یکی از برترین ترین انوار صالحین (علیهم السلام و الصلوات) بود که خدا، جهان هستی را به سبب وجود ایشان آفرید.


مسلماً اگر مشیت خدا بگونه ای دیگـر بود امام (ع) می‌توانست به خواست خدا ماجرای عاشورا را به نحوی دیگر رقم بزند. چه آنکه روایاتی نقل شده که حتی گروههایی از جن و ملک در عاشورا از امام (ع) خواستند اجازه دهد به حمایت از دین خدا کار را بر علیه دشمنان یکسره کنند. و مسلماً اگر قرار بر چنین رفتارهایی بود اصلا نیازی به جن و ملک و لشگر و سپاه نبود. چرا که اگر خدا کاری را اراده کند حتماً شدنی است. «إِنَّمَا أَمْرُهُ إِذَا أَرَادَ شَيْئًا أَنْ يَقُولَ لَهُ کُنْ فَيَکُونُ» «همانا خواست او اینچنین است که هرگاه چیزی را اراده کند، تنها به آن می‌گوید: بشـو! پس، می‌شود!» (یس – 82)


اما حکمت این نحوه به شهادت رسیدن فرزند اشرف مخلوقات خدا چه بود؟ چرا ماجرای ذبح عظیم از آغاز خلقت تا این اندازه در بارگاه پروردگار عالمیان اهمیت داشته و اینگونه بر سر زبان ملائک و انبیاء و اولیای خدا بوده است؟
پاسخ کاملا روشن است. دین خدا نباید با روشهایی مثل زور و جبر و سلطه و دروغ و فتنه و نیرنگ و تزویر تبلیغ شود.


در آن برهه از تاریخ، پس از آنکه برترین و کامل ترین دین خدا در دوران نبوت رسول خاتم (ص) به مردم جهان ابلاغ شده بود، در نقطه مقابل، نسلی خبیث از ذریه قوم ملعون یهود با استفاده از تجارب نیاکان خود فتنه هایی بسیار پیچیده و شدید در ابعاد مختلف در بین اهل ایمان بوجود آورده بودند تا به زعم خود دین خدا را تحریف کنند و از بسط و گسترش اسلام ناب محمدی جلوگیری کنند.
خداوند متعال بر اساس آنچه که از علم مطلق خویش میدانست از روز اول خلقت، مقدر فرموده بود در چنین دورانی برای آگاهی بخشی به مردم و وادشتن آنها به تفکر در امر دین و گرایش فطری به دین خدا حماسه ای بس بزرگ و بی نظیر و انگشت نما اتفاق بیفتد که به روشنی حق را از باطل جدا کند و تا قیامت سرلوحه و الگوی حقیقت جویان باشد. تا چراغ هدایت و کشتی نجات باشد برای فطرتهای پاک انسانهایی که در هر دوره از تاریخ، گرفتار فتنه های پیچیده تری می‌شوندکه غالباً سر منشأ آن کسانی از ذریه شجره خبیثه ملعونه هستند.


یکی از ابعاد این حماسه بزرگ تاریخ خلقت که شایسته توجه و تامل است اینست که این ماجرای «ذبح عظیم» یکی از لطیف ترین حکمتهای خداست که اصل و اساس آن برپایه «موعظه حسنه» بنیان گذاشته شده است و هر انسان آزاده ای بنا بر فطرت پاک انسانی آن را درک می‌کند.

 
در این مشیت الهی فرزند رسول خاتم (ص) حاضر می‌شود برای احیای دین خدا که به واسطه فتنه های بسیار پیچیده قوم ملعون یهود به انحراف کشیده شده و در معرض نابودی قرار داشت از خون خود بگذرد تا به واسطه اینکه حقانیت او بر مردم روشن است همه مردم تا قیامت حق را از باطل بسادگی تشخیص دهند. فلذا می‌بینیم که بعضاً از میان غیر شیعیان و حتی غیر مسلمانان افرادی یافت می‌شوند که به مدد فطرت پاک انسانی ارادت ویژه ای به امام حسین (ع) دارند.


مسلماً مردمانی که صاحب عقل و منطق و فطرت سالم باشند با شناختن حق از باطل در باره ابعاد مختلف و پیچیده این فتنه و بانیان آن تحقیق نموده و در گذر زمان به چنان تجربه و آگاهی دست می‌یابند که دیگر فریب بازماندگان آن قوم ملعون را نمی‌خورند.


این یکی از برترین مراتب و درجات ایمان و عقل است که امید می‌رود انسانها در دوران آخر الزمان به آن دست یابند.


لذا «ذبح عظیم» یکی از ابعاد روشنگری و راهنمایی و دعوت مردم به تفکر و تامل در دین خداست که به روش «موعظه حسنه» و به دور از خشونت و سلطه جویی صورت پذیرفته است. هر شنونده ای با شنیدن هریک از ابعاد این واقعه بزرگ نسبت به مواضع حق و باطل آگاهی می‌یابد و با دلی روشن به سمت هدایت الهی سوق داده می‌شود.


خواندن روضه امام حسین (ع) و بازگویی صحیح حوادث روز عاشورا و تبیین ابعاد گوناگون وقایع و اتفاقات زمینه ساز این واقعه عظیم، به نوعی یکی از بهترین شیوه های موعظه حسنه است که بدون نیاز به اسباب و لوازم قهری و سلطه جویانه، نور هدایت را در دل مردم روشن می‌کند.


از مهمترین ابعاد حماسه حسین (ع) رقت قلب دادن و نرم کردن دل شنوندگان است برای شنیدن حق و تدبر و تأمل در دین خدا. بر خلاف ذریه شجره خبیثه که دائما در تلاشند مردم را به سنگدلی و قساوت قلب مبتلا کنند.


حماسه عاشورای حسین (ع) ابعاد گوناگونی دارد که هرچه در باره آن تحقیق و تدبر کنیم بیشتر به عظمت آن پی می‌بریم. اهمیت و عظمت این حماسه بزرگ در تاریخ خلقت به قدری زیاد بوده است که از آغاز خلقت، خبر آن بر سر زبان ملایک و انبیای الهی بوده و تا آخر دنیا نیز بر سر زبانها خواهد بود.


از در گاه خداوند متعال می‌خواهیم عنایت خاص نموده و توفیق کسب این معارف عالیه را نصیب ما بفرماید.

 

[ رفتن به صفحه فهرست ]

نظرات کاربران
*نام و نام خانوادگی
* پست الکترونیک
* متن پیام

بستن
*نام و نام خانوادگی
* پست الکترونیک
* متن پیام

0 نظر